جمال‌الدین اصفهانی

Biography

جمال‌الدین اصفهانی، محمد بن عبدالرزاق (وف ۵۸۸ ق) شاعر پارسی‌سرای قرن ششم هجری که به «جمال‌الدین عبدالرزاق» شهرت یافته است. وی پدر کمال‌الدین اسماعیل بود. تاریخ دقیق تولدش معلوم نیست، اما با توجه به سال وفات و ابیاتی از دیوانش در ربع اول قرن ششم هجری در اصفهان به دنیا آمد و به سبب علاقه‌اش به اصفهان، جز چند سفر، باقی عمرش را در آنجا سپری کرد. وی به زرگری و نگارگری (مینیاتورسازی) اشتغال داشت و به همین دلیل به «جمال نقاش» نیز معروف بود، جمال‌الدین بسیاری از امرا و مشایخ زمانش، نظیر آل‌خجند و برخی از افراد خاندان صاعدیان اصفهان از جمله خواجه قوام‌الدین صاعد و خواجه صدرالدین بن قوام‌الدین و خواجه رکن‌الدین صاعد را مدح کرده است.جمال‌الدین هم‌چنین از سلجوقیان، ملکشاه و ارسلان بن طغرل و نیز خواجه نظام‌الملک و اردشیر بن حسن، از اسپهبدان مازندران را ستود و از او هدایای گرانبهایی گرفت. با این حال به هیچ درباری منسوب نبود و اگرچه صله‌های فراوانی گرفت، از راه صنعتگری امرار معاش می‌کرد. برخی از تذکره‌نویسان وی را به اشتباه معاصر سلطان جلال‌الدین خوارزم‌شاه دانسته‌اند، در حالی‌که هنگام مرگ شاعر، جلال‌الدین کودک بود. جمال‌الدین با عده‌ای از سخنگویان معاصر خویش مکاتبه و مشاعره داشت، از جمله پس از اینکه خاقانی مثنوی تحفة‌العراقین خود را که در آن مفاخره‌ها کرده بود، به اصفهان فرستاد، جمال‌الدین قصیده‌ای متضمن هجو و مدح برای او سرود که معروف است. وی هم‌چنین قطعه‌ای در مدح رشیدالدین وطواط و ترکیب‌بند مفصلی در مدح ظهیرالدین فاریابی، با شکایت از روزگار سروده است. او به سبب علاقه‌اش به اصفهان، در پاسخ به رباعیاتی که مجیرالدین بیلقانی در هجو اصفهان سروده بود، قطعه‌ای با ردیف «چه رسد» و نیز هجویه‌ای دربارۀ مجیر سرود. در نتیجۀ این هجویات، مجیر که از جانب اتابکان آذربایجان حکمران اصفهان بود، مجبور به ترک آنجا شد. جمال‌الدین به چشم درد و لکنت دائم مبتلا بود. وی ۴ فرزند داشت که معروف‌ترین ‌آنها کمال‌الدین اسماعیل، شاعر نامدار قرن ششم و اوایل قرن هفتم هجری است. جمال‌الدین پیش از ۵۹۹ و احتمالاً در ۵۸۸ ق وفات یافت و پسرش کمال مرثیۀ شیوایی برای او سرود. با اینکه جمال‌الدین، به سبب مدح اسپهبد مازندران «سیّدالشعراء» لقب گرفت، پس از آن دوره، چندان مورد توجه نبود، چنان‌که الغ بیگ گورکان از اینکه سخن کمال‌الدین اسماعیل از سخنان پدرش که «پاکیزه‌تر و شاعرانه‌تر» است، شهرت بیشتری یافته؛ تعجب کرده است. جمال‌الدین از شاعران هموارکنندۀ زمینۀ بروز سبک عراقی و در واقع از پیشروان آن سبک است. به گفتۀ بهار وی هم ردیف شاعرانی چون سیّدحسن غزنوی، نظامی گنجوی، رشیدالدین وطواط و عمادی شهریاری است که سبک بینابین را به وجود آوردند. جمال‌الدین در انواع شعر، از قصیده، غزل، ترکیب‌بند، قطعه و رباعی شعر دارد و در قصیده از انوری و سنایی تقلید نموده است، ولی ناقدان، تقلیدش را از سنایی به دلیل نداشتن عمق فکر و دقت و تقلیدش را از انوری به سبب عدم جزالت در بیان، ناموفق دانسته‌اند. هم‌چنین قصیده‌ای مشهور با مطلع «الحذار ای غافلان زین وحشت آباد الحذار/ الفرار ای عاقلان زین دیو مردم الفرار» در آشوب روزگار به استقبال قصیدۀ معروف سنایی سروده و در آن بعضی کلمات و عبارات شعر سنایی را عیناً تکرار کرده است. گاه قصایدش از تشبیب و تغزل خالی‌‌اند و از همان آغاز بی‌درنگ به مدح پرداخته و در قصاید، اغلب ردیف‌ها و قوافی دشوار را التزام کرده است. تأثیر لطف و زیبایی اسلوب غزل در قصایدش محسوس است و در حد امکان، آنها را به غزل نزدیک ساخته است. محتوای قصایدش، علاوه بر مدح، بیشتر پند و موعظه، گله و شکایت، رثاء و پاسخ به اشعار دیگران است. برخلاف شاعرانی چون سنایی و عطار که غزل را به لحاظ معنا اوج بخشیدند، جمال‌الدین با انوری و بعدها کما‌ل‌الدین اسماعیل در تکامل غزل به لحاظ لفظ کوشیدند و در اصلاح و بهبود آن تأثیر داشتند، به‌طوری که زمینه‌ساز ظهور غزلسرایانی چون سعدی شدند. غزلیات جما‌ل‌الدین لطیف و خوش آهنگ و اغلب مرادف‌اند و گاه در ‌آنها ردیف‌های بلند به کار برده است، مانند «نه این بود» و «سره بودی». غزلیات کوتاه، گاه در حد سه یا چهار بیت در دیوانش بسیار است. جمال‌الدین ترکیب‌‌بندهایی نیز در شکایت و مدح سروده  که معروف‌ترین ‌آنها، در بحر هزج مسدس، در نعت رسول اکرم (ص) است. شعر جمال‌الدین از تعقید عاری نیست، چنان‌که یکی از دوستان و معاصرانش، در قطعه‌ای این نکته را در نقد شعرش ذکر کرده است. شعرش به لحاظ انعکاس آشفتگی اوضاع عمومی اصفهان و قحطی و گرسنگی مردم نیز مهم است. ادیب نیشابوری دیوان جمال‌الدین را در تهران چاپ سربی کرده است. معتبرترین چاپ دیوان جمال، چاپ وحید دستگردی با مقدمه‌ای ممتع است که در ۱۳۲۰ ش در تهران منتشر شده است.

اثرآفرینان (۲ /۲۰۵-۲۰۶)؛ تاریخ ادبیات در ایران (۲ /۷۳۱-۷۴۰).