اسیر اصفهانى (جلال)

Biography

اسیر اصفهانى ‌یا شهرستانى‌، میرزاجلال ‌فرزند میرزامؤمن ‌شهرستانی اصفهانی (۱۰۶۹-۱۰۶۹ق) متخلص‌ به‌ «اسیر» از شاعران ‌دورۀ ‏صفویه ‌و معاصر شاه عباس اول (۹۹۶-۱۰۳۸ ق)، شاه صفی (در حدود ۱۰۳۸-۱۰۵۲ ق) و شاه عباس دوم صفوی (در حدود ۱۰۵۲-۱۰۷۷ ق) و از بنیانگذاران‌ سبك‌ هندی بود. خاندان‌ اسیر از سادات‌ نامدار شهرستانك‌ ‏روستایى ‌نزدیك ‌اصفهان ‌بودند. ‌وی از هم‌طرازان میرزاصائبا شاعر استاد عهد صفوی بود. دوره‌ی جوانی‌اش به کسب دانش و ادب و مجالست با اهل ذوق و هنر گذشت و به زودی در شاعری نام‌آور شد. دختر شاه‌عباس‌اول‌، ملك‌نسا بیگم‌ همسر وی ‌بود. از همان جوانی به مجالست با اهل ادب و به شاعری پرداخت و با گویندگان و اهل ذوق هم‌نشینی داشت. چندی نیز شاگرد فصیحی شاعر معروف شاه‌عباس نخستین بود که از سال ۱۰۳۱ ق به همراه آن پادشاه از هرات به اصفهان منتقل شده بود. او خود از فصیحى‌ به‌عنوان ‌استاد خویش‌ نام‌ برده و به ‌شاگردی ‌در مكتب ‌وی ‌‏اشاره ‌كرده ‌است‌. تحصیلش نزد فصیحى‌ به ‌احتمال ‌بسیار ‌باید ‌پس‌ از سفر این ‌شاعر از هرات‌ به‌ اصفهان ‌‏بوده ‌باشد. با این ‌حال ‌ارادت‌ وی‌ به ‌صائب ‌چنان ‌بوده‌كه‌گاه ‌بر شاگردی‌ او نزد فصیحى‌سایه ‌مى‌افكنده ‌است؛ ‏با این‌ همه ‌نمى‌توان ‌اسیر را شاگرد صائب ‌دانست‌؛ چه‌، صائب ‌نیز بارها به‌گفتۀ خود «تتبع ‌سخن ‌میرزاجلال‌» ‏كرده ‌و نیز در جُنگى‌كه ‌از سروده‌های‌ شاعران گرد آورده‌، ابیاتى ‌چند از اسیر برگزیده ‌است‌. ذوق‌ ادبى ‌و هنری ‌‏اسیر و انتسابش‌ به ‌خاندان ‌شاهى ‌سبب ‌شد كه ‌خانۀ وی ‌محفل ‌شاعران و سخنوران‌ شود. ‌نظیری‌ در دیوانش از او یاد كرده ‌است. كسانى ‌چون‌ كلیم ‌كاشانى‌ نیز وی‌ را ستوده‌اند؛ با آنکه ‌اسیر در ‏برخى ‌از ابیاتش ‌اشاراتى ‌به ‌پیری ‌خویش‌كرده‌‌، اما این‌گونه ‌سروده‌ها را شاید بتوان ‌بیانى ‌شاعرانه ‌از حالات ‌روحى‌ ‏وی‌ دانست‌؛ زیرا کسانی ‌كه ‌شرح ‌حالش ‌را نوشته‌اند، درگذشتش را در جوانى ‌دانسته‌اند. بیشتر تذكره‌‌نویسان ‌‏مرگش‌ را در ۱۰۴۹ ق و برخى ‌نیز در ۱۰۴۰ یا ۱۰۶۹ ق ‌ذكر كرده‌اند. در این‌ میان‌ ۱۰۴۰ ق‌ به ‌سبب‌ وجود ماده ‌‏تاریخ ‌۱۰۴۴ كه ‌اسیر در دیوانش آورده، نادرست‌ است. اسیر را مى‌توان ‌از پیشروان ‌سبك‌ هندی‌ به‌شمار آورد. ‏مضامین ‌وی‌ چنان‌ به‌ تخیل ‌و تصویرسازی ‌آمیخته ‌است‌ كه ‌برخى ‌از تذكره‌نویسان‌ او را «بانى ‌بنیاد خیال‌بندی‌» ‏خوانده‌اند. اگرچه‌، اسیر با صائب‌ هم‌‌عصر بوده ‌و هر دو متعلق‌ به‌ یك‌ مكتب‌ بوده‌اند، اما وی ‌زبان ‌و سبكى‌ ‏خاص ‌خود دارد. اسیر در محسوس ‌كردن ‌معانى ‌انتزاعى و آفرینش‌ تركیب‌های‌ مجازی ‌و استعاری‌ بسیار چیره‌دست ‌‏است‌. با آنکه ‌اسیر به ‌هندوستان ‌نرفته‌ بود، اشعارش‌ در آن‌ كشور مشهور بوده ‌است ‌و طرفداران ‌سبك‌ هندی‌ در ‏هندوستان ‌از آغاز قرن ۱۱ ق ‌به ‌بعد از سبكش پیروی ‌كرده‌اند. شعر اسیر فقط مضمون‌سازی ‌و معماگویى ‌نیست‌ و ‏گاه ‌غزلیاتش، شاید از آن‌رو ‌كه ‌وی ‌از جمله ‌آغازگران ‌سبك‌ هندی‌ بوده ‌است‌؛ هنوز رنگى ‌عراقى ‌دارد. ویژگى ‌‏دیگر غزلیات‌ اسیر كه‌ در شعر شاعران ‌سبك‌ هندی‌كم‌تر یافت‌ مى‌شود، هماهنگى‌ موضوعى‌ از مطلع‌ تا مقطع‌ ‏یك‌ غزل ‌است‌؛ با این‌حال‌، برخى‌تذكره‌نویسان ‌اشعارش را دارای‌ غث‌ و سمین‌ دانسته‌اند. از اسیر قصاید ‏بسیاری ‌در ستایش ‌از پیامبر (ص‌) و ائمۀ اطهار و نیز چند قصیده ‌در ستایش‌ از شاه‌صفى ‌بر جای‌ مانده‌ است‌. با ‏این ‌همه‌، قصاید اسیر چندان ‌پُر مایه‌ نیست. دیوان ‌وی‌ نخست‌ در ۱۲۹۶ ق‌ در لكهنو و پس ‌از آن‌ در ۱۳۱۴ ق‌‌ در ‏گانپورِ هند به ‌چاپ‌ رسید و منتخبى ‌از آن‌ نیز به‌ كوشش‌ حبیب‌الله‌ بى‌گناه ‌با عنوان از دیوان ‌اسیر شهرستانى‌، در ‏مشهد ۱۳۴۸ش‌ منتشر شده‌ است‌. بر دیوان ‌اسیر شروحى‌ نگاشته‌اند كه‌ از جملۀ ‌آنها شرح‌ معجز كابلى‌  و شرح‌‏مهتاب‌رائى‌ با عنوان‌گلشن‌معانى‌ كه ‌تفسیر محمد منیر را از ابیات‌ تحریر كرده و مطالبى ‌نیز خود بر آن ‌افزوده ‌‏است‌، قابل ذکر است. شرح ‌دیگری ‌نیز از دیوان ‌اسیر موجود است‌ كه‌ شارح‌ آن‌ شناخته‌ نیست.‏

اثرآفرینان (۱ /۲۵۲)؛ تاریخ ادبیات در ایران (۵ /۱۲۱۲-۱۲۲۳).