باستانی پاریزی، محمدابراهیم (تو ۱۳۰۴ ش) در روستای پاریز کرمان به دنیا آمد. وی تا پایان تحصیلات ششم ابتدایی در پاریز تحصیل کرد. پدرش حاج شیخ علیاکبر معروف به حاج آخوند، مردی فاضل و عالم به امور دین و شاعری خوش ذوق و بذلهگو و آزادیخواهی وطندوست بود و در نشر فرهنگ و ادب خدمات شایستهای کرد و از ۱۳۰۹ ش از طرف ادارۀ فرهنگ استان کرمان به مدیریت مدرسۀ پاریز منصوب شد و از خدماتش یکی ساختمان همان مدرسه است که به همت او انجام پذیرفت. پس از پایان تحصیلات ابتدایی و دو سال ترک تحصیل اجباری، در ۱۳۲۰ ش تحصیلاتش را در دانشسرای کرمان ادامه داد و پس از اخذ دیپلم در ۱۳۲۵ ش برای ادامۀ تحصیل به تهران آمد و در ۱۳۲۶ ش در دانشگاه تهران در رشتۀ تاریخ تحصیلاتش را پی گرفت. پاریزی به گواه خاطراتش از نخستین ساکنان کوی دانشگاه تهران (واقع در امیرآباد شمالی) است. شعری نیز در این باره دارد که یک بیت آن این است: فاش میگویم و از گفتۀ خود دلشادم/ ساکن ساده دل کوی امیرآبادم. در ۱۳۳۰ ش از دانشگاه تهران فارغالتحصیل شد و برای انجام تعهد دبیری به کرمان بازگشت. در همین ایام با همسرش، حبیبه حایری ازدواج کرد و تا ۱۳۳۷ ش که در آزمون دکتری تاریخ پذیرفته شد، در کرمان ماند. باستانی پاریزی دورۀ دکترای تاریخ را هم در دانشگاه تهران گذراند و با ارائۀ پایاننامهای دربارۀ ابناثیر دانشنامۀ دکترای خود را دریافت کرد. وی کارش را در دانشگاه تهران از ۱۳۳۸ ش با مدیریت مجلۀ داخلی دانشکدۀ ادبیات شروع کرد و تا ۱۳۸۷ش استاد تمام وقت آن دانشگاه بوده و رابطۀ تنگاتنگی با این دانشگاه داشته است. باستانی پاریزی در مرداد ماه ۱۳۸۷ش حکم بازنشستگیاش را به صورتی غیرمترقبه و همزمان با بازنشستگی ۲۱ استاد دیگر دانشگاه تهران دریافت نمود. شوق نویسندگی وی در دوران کودکی و نوجوانی در پاریز و با خواندن نشریاتی مانند حبلالمتین، آینده و مهر برانگیخته شد. باستانی، اولین نوشتههایش را در سالهای ترک تحصیل اجباری (۱۳۱۸ و ۱۳۱۹ش) در قالب روزنامهای به نام باستان و مجلهای بهنام ندای پاریز نوشت که خود در پاریز منتشر میکرد و دو یا سه مشترک داشت. اولین نوشتۀ او در نشریات آن زمان، مقالهای بود با عنوان «تقصیر با مردان است نه زنان» که در ۱۳۲۱ ش در مجلۀ بیداری کرمان چاپ شد. پس از آن به عنوان نویسنده یا مترجم از زبانهای عربی و فرانسه مقالات بیشماری در روزنامهها و نشریاتی مانند کیهان، اطلاعات، خواندنیها، یغما، راهنمای کتاب، آینده، کلک، پولاد، بامداد، خاور، الفبا، تهران مصور، ناخدا، شهرآشوب، امید، دانستنیها، ترقی، آسیای جوان، سپید و سیاه، تلاش، اندیشه، راهنمای کتاب، وحید، باستانشناسی، بررسیهای تاریخی، بامشاد، نگین، امید ایران و بخارا چاپ کرده است. اولین کتاب باستانی پاریزی پیغمبر دزدان نام دارد که شرح نامههای طنزگونۀ شیخ محمدحسن زیدآبادی است و برای اولین بار در ۱۳۲۴ ش در کرمان چاپ شد. این کتاب تاکنون ۱۶ بار به چاپ رسیده است. وی تاکنون بیش از ۶۰ عنوان کتاب تألیف یا ترجمه کرده است. کتابهای باستانی پاریزی برخی شامل مجموعۀ برگزیدهای از مقالات وی هستند که به صورت کتاب جمعآوری شدهاند و برخی از ابتدا به عنوان کتاب نوشته شدهاند. از میان نوشتههای او، هفت کتاب با عنوان سبعۀ ثمانیه متمایز است که همگی در نام خود عدد هفت را دارند، مانند خاتون هفت قلعه و آسیای هفت سنگ. بعدها کتاب هشتمی با عنوان هشتالهفت به این مجموعۀ هفتتایی اضافه شد، باستانی پاریزی جز کتابها و مقالات، شعر هم میگوید و اولین شعرش را در کودکی در روستای پاریز و در آرزوی باران سروده است. منتخبی از اشعارش را در ۱۳۲۷ ش در کتابی به نام یادبود من به چاپ رسانده است. از جمله یکی از غزلیاتش با مطلع «یاد آن شب که صبا بر سر ما گل میریخت» را بنان در یادبود صبا خوانده است. برخلاف عمده کتابهای تاریخیاش که نثری سرد و سنگین دارند، بیشتر نوشتههای تاریخی باستانی پاریزی پُر از داستانها و ضربالمثلها و حکایات و اشعاری است که خواندن متن را برای خواننده آسانتر و لذتبخشتر میکند، کتابهای باستانی پاریزی معمولاً پاورقیهای بسیار مفصلی دارند که گاهی از خود متن هم مفصلتر است. از آثارش میتوان پیغمبر دزدان؛ نشریۀ فرهنگ کرمان؛ راهنمای آثار تاریخی کرمان؛ دورۀ مجلۀ هفتواد؛ تاریخ کرمان؛ منابع و مآخذ تاریخ کرمان؛ سلجوقیان و غزها در کرمان؛ فرماندهان کرمان؛ جغرافیای کرمان؛ جغرافی وزیری؛ گنجعلیخان؛ وادی هفت واد؛ تاریخ شاهی قراختائیان؛ تذکرۀ صفویه کرمان؛ صحیفۀالارشاد (پایان صفویه)؛ مجموعۀ هفتی (قرنبعه ثمانیه)؛ خاتون هفت قلعه؛ آسیای هفت سنگ؛ نای هفت بند؛ اژدهای هفت سر؛ کوچۀ هفت پیچ؛ زیر این هفت آسمان؛ سنگ هفت قلم؛ هشتالهفت را نام برد. سایر تألیفات باستانی پاریزی عبارتاند از: یادبود من؛ ترجمۀ ذوالقرنین یا کوروش کبیر؛ مجموعۀ شعر یاد و یادبود؛ محیط سیاسی و زندگی مشیرالدوله؛ ترجمۀ اصول حکومت آتن از ارسطو)؛ تلاش آزادی (برندۀ جایزۀ یونسکو)؛ یعقوبلیث (این کتاب به زبان عربی ترجمه و در قاهره چاپ و منتشر شد)؛ شاه منصور؛ سیاست و اقتصاد عصر صفوی؛ اخبار ایران از ابناثیر (ترجمۀ الکامل)؛ از پاریز تا پاریس؛ شاهنامه آخرش خوش است؛ حماسۀ کویر؛ تن آدمی شریف است ...؛ نون جو و دوغ گو؛ جامع ال؛ فرمانفرمای عالم؛ از سیر تا پیاز؛ مار در بتکدۀ کهنه؛ کلاه گوشۀ نوشین روان؛ حضورستان؛ هزارستان؛ ماه و خورشید فلک؛ سایههای کنگره؛ بازیگران کاخ سبز؛ پیر سبزپوشان؛ آفتابۀ زرین فرشتگان؛ نوح هزار طوفان؛ در شهر نی سواران؛ شمعی در طوفان؛ خود مشت مالی؛ محبوب سیاه و طوطی سبز؛ درخت جواهر؛ گذار زن از گدار تاریخ؛ کاسه کوزۀ تمدن؛ پوست پلنگ؛ حصیرستان؛ بارگاه خانقاه در کویر هفت کاسه؛ هواخوری در باغ با گوهر شب چراغ.
سخن و سخنوران معاصر (۱ /۴۴۲-۴۵۲)؛ فرهنگ شاعران زبان پارسی از آغاز تا امروز (۱ /۷۹-۸۱).