پرتو اصفهانی، میرزاعلیرضا فرزند آقامحمدعلی لنجانی (۱۲۱۳-۱۳۰۴ ش) متخلص به «پرتو» و مشهور به «میرزاآقاجان» شاعر و خوشنویسی که اصفهانی بود. زادگاه او لنجان اصفهان ذکر شده است. در برخی منابع، نام وی «پرتو لنجانی» آمده است. تاریخ دقیق ولادت وی معلوم نیست، پرتو در زادگاهش به تحصیل علم و خوشنویسی پرداخت تا اینکه در خوشنویسی استاد و در اصفهان نامدار شد. وی از استادان خط نسخ و ثلث و رِقاع بود و خط نستعلیق را نیکو مینوشت. از جمله استادان وی در خوشنویسی، آقا زینالعابدین اصفهانی ملقب به اشرفالکتّاب بود، اما شیوۀ پرتو با او تفاوت داشت و سبک پرتو ترکیبی بود از سبک اشرف و آقاغلامعلی اصفهانی که هر دو از استادان خط نسخ در ایران بودند. پرتو شاگردان بسیاری نیز تربیت کرد. وی در یک بیت شعر به کثرت آنها اشاره کرده است، از جمله به میرزا غلامعلی ثانی، سیّدعلیاکبر زوارهای، ملامحمدتقی و ملاباقر. پرتو در مدرسۀ نوریّۀ اصفهان حجره داشت و چندی در آنجا ساکن بود و کتابت می کرد و شاگردانش هفتهای دو روز به آنجا میرفتند و غالباً حجرۀ او مجمع شاعران و هنرمندان اصفهان بود. وی با برخی از صاحب قَلَمان معاصر خود مصاحبت داشت، از جمله با رضاقلیخان هدایت، مؤلف مجمعالفصحاء و عبدالمحمدخان ایرانی اصفهانی، مدیرروزنامۀ چهرهنما در مصر. پرتو در اواخر زندگی، در تهران در دربار ناصرالدینشاه قاجار بسیار محترم میزیست و خوشنویس مخصوص شاه بود. وی در مراکز ادبی عصر خود، دارای مقام و رتبه بوده است و در منابع، شعر و خطّ و حُسنِ خُلق پرتو را ستودهاند. به نوشتۀ برخی، وی پس از ۹۰ سال عمر، در ۱۳۰۴ ش در اصفهان درگذشت. اعتمادالسلطنه در المآثر والآثار از میرزا علیرضا، خطاط مشهور قلم نسخ و متخلص به «پرتو» که هنگام تألیف کتاب در ۱۳۰۶ش زنده بوده و نیز از «میرزا آقاجان»، استاد خط نسخ و متخلص به پرتو که پیش از تألیف کتاب درگذشته بوده، نام برده است. ایرج افشار در فهرست نامهای اشخاصِ کتاب مذکور، احتمال دادهاند که هر دو تن یکی باشند. آقابزرگ طهرانی وفات او را در ۱۳۰۴ ش دانسته است. به نوشتۀ علی راهجیری او پس از ۱۳۰۵ ش درگذشته است . اما چون محمدحسین فروغی، در رجب ۱۳۰۴ ش بر دیوان پرتو مقدمه نوشته و ذکر کرده است که پرتو ۹۰ سال عمر کرد، پرتو باید پیش از رجب ۱۳۰۴ ش درگذشته باشد. دیوان اشعار پرتو مشتمل است بر غزل، قطعه، قصیده، رباعی، مثنوی و مسمط. مضامین شعر او مدح (مدح پیامبراکرم (ص)، امام علی و امام حسین علیهماالسلام و حضرت زینبسلام الله علیها)، مرثیه (در واقعۀ کربلا و رثای امام حسین علیهالسلام)، پند و اندرز، شکایت از روزگار، مفاهیم عاشقانه و عارفانه است . وی در سرودن مادّه تاریخ نیز مهارت داشته ، برخی از آنها با ذکر مناسبتشان در کتاب موادالتواریخ نقل شده است. وی قصیدهای دارد در مدح رسول اکرم (ص) با ردیف «محمد» به مطلعِ «خیمه به عالَم چو زد جلال محمد/ گشت جهان روشن از جمال محمد» که یادآور قصیدۀ سعدی است به مطلعِ «ماه فرو مانده از جمال محمد/ سرو نباشد به اعتدال محمد». برخی اشعار او نیز به غزلیات حافظ شباهت دارد، از جمله غزلی به مطلع «دوش از آتشِ مِی چهره برافروخته بود/ شعله خویی که بسی خرمن دل سوخته بود» (مقایسه شود با غزل حافظ با مطلعِ «دوش می آمد و رخساره برافروخته بود/ تا کجا باز دل غمزده ای سوخته بود»). دیوان پرتو را میرزاحسینخان انصاری، متخلص به ثمر، گرد آورد و در انتهای آن اشعار خود را بر آن افزود. این دیوان در ۱۳۰۵ ش در تهران با مقدمۀ محمدحسین فروغی، همراه دیوان ثمر اصفهانی، در یک مجلد چاپ سنگی شده است. نسخهای از این کتاب کمیاب، در کتابخانۀ مرکزی دانشگاه تهران موجود است. پرتو به دستور فرهاد میرزا معتمدالدوله (۱۲۳۳ـ۱۳۰۵ ش)، پسر عباس میرزا، در ۱۲۹۷ ش قرآن مجید را به خط نسخ نوشت که در کتابخانه و موزۀ ملی ملک موجود و جزو نسخههای نفیس است. این قرآن تذهیب شده، ۲۲۹ برگ و هر برگِ آن ۱۹ سطر دارد. نام پرتو در کتاب فهرستِ قرآنهای خطی کتابخانۀ سلطنتی جزو کاتبان و مُذَهِّبان آمده است. در این کتابخانه، قرآنی به خط وی برای ناصرالدینشاه به خط نسخ موجود بوده که آن را با ۱۵۰ قرآن دیگر (از جمله قرآنی به خط پرتو که اکنون در کتابخانه و موزۀ ملک است ) به نام گنجینۀ قرآن در موزۀ ایران باستان به نمایش گذاشته بودند. وی علاوه بر قرآن کریم، کتاب دعا و دیگر کتابها را نیز برای بزرگان به خط خوش مینوشت و در این کار شهرت داشت، از جمله کتابت دعای کمیل به نسخ در ۱۲۶۶ در تهران و قطعهای به خط نسخ. در کتیبۀ بالای در ورودی مسجد صفا در اصفهان نیز ماده تاریخ بنای مسجد، سرودۀ پرتو و به خط خود او (نستعلیق ) نوشته شده است.
احوال و آثار خوشنویسان.