حزنی اصفهانی (وفات ۹۷۱ ق) وی شاعر و مردی دانشمند بود. مدتی در مشهد زندگی کرد و پس از آن به قزوین رفت و «هفتبند» معروف ملامحسن کاشانی را در مسائل جواب گفت و از شاه طهماسب صفوی صله دریافت کرد. سفری نیز به گیلان کرد و در آنجا دربارۀ مذهب زیدیه شهرآشوبی گفت و به این دلیل زبانش را بریدند. حزنی در عروض و قافیه استاد بود و خط را خوب میسرود. حزنی در مشهد درگذشت.
اثرآفرینان (۲/ ۲۵۷)؛ فرهنگ سخنوران (۲۵۰).
حزنی اصفهانی، مولاتقیالدین (قرن دهم هجری) شاعری که متخلص به «حزنی» و از شاعران و دانشمندان روزگار خود بود. حزنی در علوم معقول و منقول تبحر داشت و سالها در اصفهان به تدریس مشغول بود. وی در ضمن تدریس و تحصیل دانش، شعر نیز میسرود و به دلیل اینکه زندگی سختی در اصفهان داشت، به هندوستان مهاجرت کرد و در عهد تقی کاشی در شهر گلکنده در ملازمت قطبشاه بسر میبرد. وی در رسولآباد لاهور درگذشت. از اوست: شب کجا بودی که آتش در دل احباب بود/ ریزۀ الماس در چشمم به جای خواب بود// دل که آنجا بود حال او ندانم چون گذشت/ باری اینجا حزنی بیدل بسی بیتاب بود.
آتشکدۀ آذر (۳/ ۹۴۰)؛ اثرآفرینان (۲/ ۲۵۷)؛ فرهنگ سخنوران (۲۵۱).