وثوقالدوله، حسن یا میرزاحسن، فرزند میرزاابراهیم معتمدالسلطنه (۱۲۹۲- ۱۳۲۹ش) از رجال مشهور ایران و نیز از زمرۀ شاعران و منشیان عصر خویش بهشمار میرود. تولد او به سال ۱۲۹۰ق است. نخست ادبیات فارسی و عربی را فرا گرفت. بعدها به زبانهای فرانسوی و انگلیسی نیز آشنا شد. مقدمات را نزد میرزامحمد ادیب گلپایگانی و حکمت و الهیات را در خدمت میرزاهاشم رشتی اشکوری آموخت واز محضر بعضی از علما و حکمای زمان نیز بهره برد. سپس در وزارت دارایی به کار مشغول شد. در دورۀ اول مجلس شورایملی به نمایندگی برگزیده شد. علاوه بر مشاغلی که در مدت عمر خود داشته، از سال ۱۳۲۷ق، ۱۶ بار به وزارت رسید و بین سالهای ۱۳۳۵- ۱۳۳۹ق نیز دو نوبت نخست وزیر شد. در سالهای آخر عمر در اروپا زندگی کرد و در ۱۳۲۵ش به ایران مراجعت کرد. پیش از مشروطیت شغلهای مستوفیگری آذربایجان و خالصهجات سرکاری را به عهده داشت و پس از مشروطیت به نمایندگی مجلس، وزارت دادگستری، وزارت دارایی، وزارت داخله، وزارت خارجه و وزارت معارف و ریاست وزرا نایل آمد. قرارداد معروف ۱۲۹۸ش (۱۹۱۶م) را با انگلستان منعقد کرد. وثوقالدوله در سال ۱۳۱۴ش به ریاست فرهنگستان ایران نایل شد. وی طبع شعر نیز داشته است. وثوقالدوله در بهمن ماه ۱۳۲۹ش در سن ۸۰ سالگی درگذشت و در قم به خاک سپرده شد. از اوست: چون بد آید هر چه آید بد شود/ یک بلا ده گردد و ده صد شود// آتش از گرمی فتد مهر از فروغ/ فلسفه باطل شود منطق دروغ// نیکبختان راست ابر فرودین/ زیب بخش ملک و مشاطۀ زمین// تیرهبختان راست باران بهار/ سیل خرمنکوب و برق شعلهبار// آن یکی چون مرغ پرد بر اثیر/ در نوردد شش جهت را روی و زیر// نه بلا دامی به راهش افکند/ نه کمند حادثه بر وی تند// این یکی آهسته پیماید رهی/ لغزدش پایی و افتد در چهی// این یکی را آب سیل خانهکوب/ آن یکی را مرکب سهل الرکوب// خاک آن را نیشکر بار آورد/ این یکی را حنظل و خار آورد// این یکی را آتش افروزد چراغ/ بر دل آن یک نهد چون لاله داغ// آن یکی را باد پیک مژده بر/ این یکی را حاصل رنج و خطر.
سخنوران نامی معاصر ایران (۶/ ۳۸۲۸- ۳۸۳۴)؛ فرهنگ شاعران زبان پارسی از آغاز تا امروز (۱/ ۶۰۴- ۶۰۵)؛ لغتنامه دهخدا (۱۵/ ۲۳۱۲۴).