خواجوی کرمانی، کمالالدین ابوالعطا محمود بن علی بن محمود مرشدی (۶۸۹- ۷۵۰ ق) شاعری که متخلص به «خواجو» و از بزرگان و خواجگان كرمان بود و به همین دلیل بعدها به نام (خواجوی كرمانی) مشهور شد و نام «خواجو» را برای تخلص خود برگزید. هنوز پسر بچهای بیش نبود كه شایستگی خود را با سرودن قصیدۀ تاریخ حمام یزد نشان داد. این قصیده بر دیوارهای این بنا نقش شد و برای همیشه باقی ماند. او پس از آنکه دوران كودكی را در زادگاه خود پشت سر گذاشت، در پی كسب علم و كمال به سیر آفاق و انفس پرداخت و قسمت اعظم زندگیاش را پیاده به سیر و سیاحت گذراند و به شهرهای تبریز، اصفهان، شیراز، بغداد، مکه و مصر سفر کرد و در این سفرها با بسیاری از بزرگان، ادیبان، فرهیختگان و صوفیه از جمله علاءالدوله سمنانی ملاقات کرد. وی از معاصران سلطان ابوسعید بهادر بود و آن پادشاه و وزیرش، غیاثالدین محمد و برخی از سلاطین آلمظفر را در قصایدش مدح گفته است. در مدت اقامتش در شیراز با حافظ ملاقات کرد و از شاه شیخ ابواسحاق اینجو عنایتها دید. در همین سالها با حافظ دوستی و ارتباط نزدیك پیدا کرد و به سال و تجربۀ شعری بر حافظ پیشی داشت. خواجو را به دلیل هنر نماییهایش در عالم شعر «نخلبند شاعران» لقب دادهاند. دیوان او دارای جنبههای ممتازی نغز و معماست و به علاوه قصاید زیادی در نعت ائمه (ع) و بهخصوص حضرت علی (ع) سروده است. در غزلیاتش از سبك عراقی و سعدی پیروی كرده و حافظ از او به عنوان استاد خویش نام میبرد. كتابش با تفكرات شروع نمیشود، بلكه وی با داستانهای دو زوج دلباختۀ همای و همایون و گل و نوروز سخن آغاز میكند. خواجو مداح سلطان ابوسعیدخان چنگیزی بوده، سپس به واسطۀ حضور در خدمت جمعی از مشایخ از آن كار دست كشید و طریق انزوا پیش گرفت. آثارش متعدد و کلیاتش مفصل است، او از آغاز جوانی متمایل به سرودن شعر بود و تا پایان حیات به خلق آثار مختلف خود در نظم و گاهی نثر سرگرم بود. مجموعۀ ابیاتش در حدود ۴۴۰۰۰ بیت است و از شاعرانی است که هم در حیاتش، علاوه بر مثنویات مدون و رایجش، به جمعآوری دیوان وی نیز اقدام شد. این کار در حیات شاعر به امر تاجالدین احمدبن محمدبن علی عراقی انجام گرفت. تاجالدین احمد از وزیران مشهور و از ادب دوستان بزرگ روزگار خواجو بود که چندی، در پایان عهد ایلخانی، وزارت حاکم کرمان، قطبالدین نیک روز را بر عهده داشت و سپس به وزارت امیر مبارزالدین رسید و بعد از مدتی وزارت عاقبت به فرمان آن امیر کشته شد. به فرمان این وزیر، خواجو به جمعآوری و تدوین اشعار و منشأت خود، به دستیاری جمعی پرداخت و یکی از ادیبان عصر مقدمهای بر آن نگاشت. آثار خواجو عبارتاند از: دیوان قصاید، غزلیات، مقطعات، ترجیعات، ترکیبات و رباعیات که به دو قسمت صنایعالکمال و بدایعالجمال تقسیم شده است. قصاید خواجو در مدح و گاه وعظ و قسمتی در بیان مناقب بزرگان دین است. شش مثنوی به اوزان مختلف دارد که خواجو در سرودن آنها به نظامی و فردوسی نظر داشته و در هر حال استادی و مهارت و قدرت طبع و اندیشه و نیز ابتکار وی در همۀ آنها آشکار است. سامنامه منظومهای است حماسی و عشقی به بحر متقارب مثمن مقصور یا محذوف که مانند همۀ منظومههای مشابه آن به تقلید از شاهنامۀ فردوسی ساخته شده و راجع به سرگذشت سام نریمان و عشقها و جنگها و ماجراهای اوست. از این منظومه نسخ متعددی موجود است که هیچیک کامل به نظر نمیآید و نسخۀ چاپی آن (بمبئی ۱۳۱۹ ش) شامل ۱۴۵۰۰ بیت است. این منظومه را خواجو بهنام ابوالفتوح مجدالدین حمود وزیر ساخته، یعنی همان کسی که خواجو منظومۀ همای و همایون را به نام او درآورده است. تاریخ پایان این منظومه معلوم نیست. همای و همایون مثنوی عاشقانهای است در داستان عشق همایون با همای دختر فغفور چین به بحر متقارب که خواجو آن را به سال ۷۳۲ ق در ۴۴۰۷ بیت به اتمام رساند. همای و همایون در چند سال از مدت اقامتش در بغداد سروده شد و خواجو به تصور آنکه هنگام ورود به آذربایجان آن را به ابوسعید بهادرخان تقدیم کند، در آغاز آن منظومه ایلخان و وزیرش غیاثالدین محمد را مدح گفت و چون در ورود خود به اردوی ایلخان با مرگ ابوسعید بهادرخان و ایلخانی ارپاخا مواجه شد به تشویق خواجه تاجالدین احمد آن را بهنام شمسالدین صاین و پسرش عبدالملک رکنالدین کرد. گل و نوروز منظومهای است به بحر هزج مسدس محذوف یا مقصور در عشق شاهزادهای نوروز نام با گل دختر پادشاه روم و مسلماً خواجه این مثنوی را برای نظیرهسازی در برابر خسرو و شیرین نظامی سروده است. این داستان منظوم را خواجو در ماه صفر سال ۷۴۲ ق در ۵۳۰۲ بیت ساخته است. روضةالانوار منظومهای است از متفرعات بحر سریع (مفتعلن مفتعلن فاعلن یا: فاعلان) که خواجو آن را به پیروی از منظومۀ مشهور مخزنالاسرار نظامی و بر همان سیاق ساخت. این منظومه اندکی بیشتر از ۲۰۰۰ بیت دارد و شاعر آن را در ۲۰ مقاله و هر مقالهای را در یک مقدمه و یک حکایت و استنتاج از آن پرداخته و در آن مقالات مباحثی از اخلاق و عرفان را مطرح کرده است. روضةالانوار به نام شمسالدین محمود صائن وزیر ساخته شده و خواجو در آن نیز از بنیانگذار طریقت مرشدیه یعنی شیخ ابواسحاق کازرونی و از مرشد مستقیم خود امینالدین بلیانی نام برده است. این منظومه به سال ۷۴۳ ق تمام شده است. کمالنامه منظومهای عرفانی است در ۱۲ باب بر وزن سیرالعباد سنایی و به پیروی از سیاق آن، مشتمل بر خطاباتی با عناصر و ارواح و عقول و جز آنها در ۱۸۴۹ بیت یا اندکی بیشتر و کمتر (بنا بر اختلاف نسخهها) که به سال ۷۴۴ ق تمام شد. این مثنوی را خواجو بهنام و به یاد پیشوای طریقت مرشدیۀ یعنی شیخ مرشدالدین ابواسحاق کازرونی آغاز نموده و به اسم شاه شیخ ابواسحاق اینجو ختم کرده است. گوهرنامه یا گهرنامه منظومهای است در ۱۰۲۲ بیت در بحر هزج مسدس مقصور یا محذوف که به سال ۷۴۶ ق به اتمام رسیده است و شاعر آن را به نام امیر مبارزالدین محمد و وزیر او بهاءالدین محمود بن عزالدین یوسف از اجداد نظامالملک طوسی سرود و در مناقب او و پدر و اجدادش هر یک فصلی ترتیب داده است و این بهترین موردی است که نسب خاندان نظامالملک طوسی تا اواسط قرن هشتم هجری در آن ضبط و حفظ شده است. غیر از دیوان و منظومهها خواجو آثار دیگری دارد: مفاتیحالقلوب که منتخبی است که خواجو از اشعار خویش بهنام امیر مبارزالدین در سال ۷۴۷ ق ترتیب داد. رسالهالبادیه به نثر در سوانح سفر کعبه که به سال ۷۴۸ ق به پایان رسید. رسالۀ سبعالمثانی در مناظرۀ شمشیر و قلم که به نام امیر مبارزالدین محمد در سال ۷۴۸ ق تمام شد. رسالۀ مناظرۀ شمس و سحاب به نثر که بعد از رسالۀ سبعالمثانی نوشته شد. آثار منظوم و منثور خواجو نشان میدهد که وی از اکثر علوم مطلع و در بعضی مانند نجوم و هیئت ذی فن بود. عُلُوّ سخنش در همه جا از قصاید، غزلیات، ترکیبات، ترجیعات، مخمسها، مثنویات و مسمط قدرت او را در سخنوری نشان میدهد. با این حال وی از استادان پیشین پیروی میکرده است، چنانکه در قصاید خویش از سنایی، خاقانی، ظهیر، جمال اصفهانی و دیگر شاعران پایان قرن ششم و آغاز قرن هفتم هجری پیروی کرده و همان لحن و سبک آنها را در خلق معانی و مضامین دقیق و ایراد آنها در عبارات فخیم و متمایل به دشواری و با التزام ردیفهای صعب ادامه داده و در مثنویات خود هم شیوۀ نظامی و مثنویگویان قرن هفتم هجری را دنبال کرده است، ولی این متابعت تنها در شیوۀ کار است نه در اساس و مبادی آن و او مقلد تمام عیاری از نظامی نیست و داستانهای او مطلقاً تکرار داستانهای نظامی نیست. وی در سامنامه کوشیده که دنبالهرو فردوسی باشد. در غزل همه خواجو را مقلد سعدی دانستهاند، ولی حقیقت آن است که او جزو آن دسته از شاعرانی است که غزلیاتش در سلسلۀ تحول غزل میان سعدی و حافظ قرار داشته، یعنی آنکه قسمتی از غزلیاتش مضامین عرفانی و اندرزی و حکمیات را همراه با مضامین عاشقانه آمیخته با آنها شامل بوده است و این خاصیت را بهخصوص در غزلیات عالی و منتخب و یک دست بدایعالجمال خواجو میتوان دید. در همین غزلیات استقلال کامل خواجو در سبک غزلسرایی مشهود است، چنانکه در آنها اصلاً اثر سبک سعدی را نمیتوان یافت. خواجو در غزلیات خود قوافی و ردیفهای دشوار بسیار به کار برده و با این حال سخن او در آنها روان و دلپذیر است و شاید همین روانی و دلپذیری غزلیات که لحن عاشقانۀ مؤثری دارد مایۀ آن شده باشد که برخی از ناقدان سخن او را متتبع غزلیات سعدی بنامند و گرنه خلاف آنچه گفتهاند استفادهاش از مضامین سعدی چندان زیاد نیست. همین روش خواجو در غزل در سخن حافظ به کمال رسید و حتی خواجۀ شیراز بسیاری از غزلیات خواجو را جواب گفته و عدهای آن مضامین را تکرار کرده، چنانکه بیش از ١٢٠ غزل حافظ با استقبال از آثار خواجو سروده شده است و در بسیاری موارد به استقبالش رفته و بعضی از مصراع یا ابیات خواجو را با تغییر اندک در غزلیات خود به کار برده است و سبکش در غزلسرایی بسیار تحتتأثیر شاه غزلیات خواجو در مجموعۀ بدایعالجمال قرار دارد. قسمتی از قصاید خواجو در زهد و وعظ و قسمتی در توحید و نعت و بعضی در منقبت معصومان و برخی از آنها به اضافۀ بعض قطعاتش شامل مطالب انتقادی و گاه مطایبات است. خواجو از جمله شاعرانی است که به شیوۀ نظامی به نظم ساقینامه نیز مبادرت جسته است. خواجو در شیراز درگذشت و در تنگ اللهاكبر مشرف بر دروازه قرآن فعلی شیراز به خاك سپرده شد. اشعار عارفانۀ خواجو بسیار زیبا و گاه حیرتانگیزند. او در اشعارش معانی عرفانی زیبا را به همراه تصاویر ناب ارائه میکند.
اثرآفرینان (۲/ ۳۳۸-۳۳۹)؛ از سعدی تا جامی (۳۰۱-۳۱۲)؛ تاریخ ادبیات در ایران (۳ /۸۸۶-۹۱۵)؛ تذکرۀ شاعران کرمان (۲۲۲-۲۳۹)؛ دویست سخنور (۹۱-۹۴).