فخرالزمان قزوینی، عبدالنبی، فرزند خلفبیگ (تو ۱۰۴۱ ق) نویسنده و شاعری که متخلص به «نبی» بود و در قزوین به دنیا آمد و در آنجا نشو و نما یافت. پدرش از تاجران آن شهر بود که به مرض طاعون درگذشت. عبدالنبی در ابتدای شاعری «عزتی» تخلص میکرد و سپس تخلص خود را به «نبی» تغییر داد. در فرهنگ سخنوران و هدیةالعارفین تخلص وی را «زلالی قزوینی» ذکر کردهاند. وی در جوانی به زیارت مشهد رفت و از آنجا به هند مسافرت کرد. سفرهایی به قندهار، لاهور و آگره نیز داشت. در ۱۰۲۲ ق به خاطر خویشی با میرزانظامی قزوینی، از ملازمان بهادرمیرزا امانالله، پسر مهابتخان، مدتی قصهخوان و کتابدار وی شد. بعد از مدتی به علت بیماری به لاهور و از آنجا به کشمیر رفت و تا ۱۰۲۹ ق در پنته بود. ملاعبدالنبی اولین کسی است که ساقینامهها را جمع کرد و ساقینامۀ پرتوی را بهترین ساقینامه قرار داد. از زمان مرگ وی اطلاعی در دست نیست. وی نوادرالحکایات و غرایب الروایات یا بحرالنوادر، مجموعهای از داستانهای تاریخی پیامبران و امامان و شاهان و شاهزادگان را در ۱۰۴۱ ق تألیف کرده است. از دیگر آثارش میتوان دستورالفصحاء؛ تذکرۀ میخانه؛ طراز الاخبار و دیوان شعر را نام برد. فخرالزمانی به نظم و نثر هر دو پرداخته است. ساقینامه او که به ستایش سردارخان ختم شده و اندکی از ۲۰۰ متجاوز و چهار بیت آن تضمین بوستان سعدی است. تذکرۀ میخانه در ذکر شاعران متقدم و متأخری است که ساقینامه نوشتهاند و چند شاعر معروف که ساقینامه نداشتند و چند شاعر دیگر از معاصران فخرالزمانیکه نام بیشترشان در جای دیگر نیست و او خود آنها را دیده و با آنها سخن گفته است. مجموع شاعرانی که وی شرح حالشان را آورده، در نسخۀ چاپی میخانه که به همت احمد گلچین معانی تنطیم و طبع شده به ۹۰ تن میرسد که شرح حال و اشعارشان در ذیل ۳ مرتبه ذکر شده است: ۱. مرتبۀ اول در ذکر سخنورانی که داعی حق را لبیک اجابت گفته و سر در نقاب تیرۀ تراب کشیدهاند؛ ۲. در ذکر سخنورانی که در زمان شاعر در قید حیات بودند و شهرت دارند؛ ۳. در ذکر سخنورانی که تا هنگام ملاقات شاعر با آنها ساقینامه نگفتهاند و شاعر با آنها دیدار داشته است. عبدالنبی دربارۀ بعضی از سخنوران به تفصیل سخن گفته و اطلاعات دست اول دربارۀ آنها آورده و از آنها اشعاری نقل کرده که گاه در جای دیگر دیده نمیشود. نوادرالحکایات یا بحرالنوادر مجموعهای است از داستانهای تاریخی پیامبران و امامان و شاهزادگان که به ۵ صحیفه تقسیم شده که هر یک از آنها در ۱۲ باب و هر باب در ۱۲ مجلس است که مؤلف آن را به نام نورالدین محمد جهانگیر درآورده و به سال ۱۰۴۱ ق تألیف نموده است. فهرست دوازده باب از صحیفه چنین است: ۱. در بیان حکایات نادرۀ حفظ کردن آفریدگار بندگان خود را از صغار و کبار؛ ۲. در بیان معجزات نادرۀ ۱۲ تن از انبیای عظام؛ ۳. در بیان حکایات نادرۀ خواجۀ کاینات و معجزات محمد مصطفی (ص)؛ ۴. در بیان منقبت ائمۀ معصومین صلوات الله علیهم اجمعین؛ ۵. در بیان خوارق عادات و بوارق کرامات مشایخ عظام و اولیای کرام؛ ۶. در بیان حکایات نادرۀ سلاطین نامدار و خواقین گردون اقتدار؛ ۷. در بیان حکایات نادرۀ صواب نما؛ ۸. در بیان حکایات نادرۀ ندما و شعرا که در جرگۀ ندما درآمدهاند؛ ۹. در بیان حکایات نادرۀ احکام منجمان؛ ۱۰. در بیان حکایات و تعبیراتی که معبران کردهاند؛ ۱۱. در بیان مهاجرت احمد مختار از مکه به مدینه ...؛ ۱۲. در بیان حکایت ذوالنون مصری ... . حکایات این کتاب را شاعر از کتابهای مختلف تاریخی و ادبی پیش از مؤلف برداشته و با تغییراتی به انشای او در آمده است و به همین دلیل انشای فخرالزمانی در این کتاب روانتر و بهتر از میخانه است.
تاریخ ادبیات در ایران (۵/ ۷۳۵- ۱۷۳۹).