فرصت شیرازی، سیّدمحمدنصیر حسینی، فرزند میرزاجعفر (١٢٧١-١٣٣۹ ق) نویسنده، نقاش و شاعری که متخلص به «فرصت» و ملقب به «میرزاآقا» و «فرصتالدوله» بود. وی از خانوادهاى ادبپرور در شهر شیراز پا به عرصۀ وجود گذاشت. از كودكى علاقۀ خاصى به تحصیل علوم و فنون مختلف داشت. وی تحصیلاتش را در مکتب شیخ مفید، آقامیرزا ابوالحسن دستغیب و سیّدجمالالدین اسدآبادی در رشتهها و فنون مختلف به پایان رساند. در آغاز جوانى در صرف، نحو، منطق، حكمت، حساب، هیئت، هندسه و اسطرلاب سرآمد روزگار بود و به زبان انگلیسى آشنایى داشت. او علاوه بر آنکه زبانهای عربی، انگلیسی، فرانسه و خطوط پهلوی و میخی را میدانست، به باستانشناسی و حفظ و نگهداری آثار باستانی نیز علاقهمند بود، وی از فرا گرفتن صرف و نحو، معانی و بدیع، حکمت، تفسیر، عرفان، موسیقی، نقاشی، شعر و ادب لذت میبرد. فرصت با لهجۀ شیرین شیرازی، ملایم و مقطع سخن میگفت، با ادب، گشادهرو، گشادهدست، متواضع و کمصحبت بود و بسیار ساده و بیتکلف زندگی میکرد. اگرچه هرگز ازدواج نکرد، ولی در عین حال زندگی خود را وقف دیگران نمود. در ٣٢ سالگى سیّدجمالالدین اسدآبادى را در بوشهر دیدار کرد و دیدارهاى بعد موجب دوستى آن دو شد. پارهاى سخنان گرانبهاى سیّدجمالالدین در یادداشتهاى او منقول است. هنگامىكه شعاعالسلطنه فرزند مظفرالدینشاه از شیراز به تهران بازگشت، فرصت را با خود به دربار آورد و معلم و ندیم خود ساخت و چون در دربار تقرب یافت، شاه به او لقب «فرصتالدوله» داد. زمان انقلاب مشروطیت فرصت در تهران بود و در سازمان جدید وزارت معارف كه پس از مشروطیت به وجود آمد، او را به ریاست معارف فارس گماشتند و وى در این سمت به خوبى خدمت كرد. بار دیگر هنگام تأسیس دادگسترى او را رئیس عدلیه فارس كردند و سپس دوباره شغل ریاست معارف و فوائد عامه و مدتى هر دو شغل فرهنگ و دادگسترى را به او سپردند. فرصت سراسر منطقۀ فارس و بنادر جنوب را در مدتى دراز نقطه به نقطه پیمود و اوضاع جغرافیایى هر نقطه را به رشتۀ تحریر درآورد و نام این اثر خود را آثار عجم نهاد. در شیراز علوم متداوله از جمله صرف و نحو، معانى، بیان، منطق و حكمت را تحصیل كرد و از شیخ مفید بیش از دیگر استادانش دانش آموخت. او در شعر و شاعرى مشهور بود و همچنین در فن نقاشى و موسیقى شهرتى بسزا داشت. مدتى از عمرش را در هندوستان و عراق به سیر و سیاحت گذراند. از مشاغل او وزارت معارف، اداره اوقاف فارس، رئیس عدلیه، روزنامهنگاری، معلمی، نقشهبرداری و مساحی را باید نام برد. وسعت دامنۀ روابط فرهنگی، اجتماعی و سیاسی فرصت به حدی بود که او را با گروهی از بزرگان زمان خویش مربوط ساخته است. نامدارترین رجالی که فرصت محضر آنها را درک کرده و به نوعی با آنها در تماس بوده، عبارتاند از: شیخ مفید متخلص به داور، حاج تیمورخان سیاح، حاج معتمدالدوله فرهادمیرزا، حسامالسلطنه مرادمیرزا والی فارس و برادرش، میرزاعبدالکریم بن ملااحمد ارسنجانی، میرزاعباس دارایی، میرزاابوالحسن دستغیب، حاجی احمدخان وزیر مسقط و فرزندش، میرزامحمدخان سدیدالسلطنه، سیّدجمالالدین اسدآبادی، مهندس پال، مانکجی صاحب، حسین قلیخان نظامالسلطنه حکمران فارس، رضا قلیخان هدایت سردار مکرم، دکتر مان آلمانی، ملک منصور میرزاشعاعالسلطنه، مظفرالدینشاه، اسعدالسلطنه، سلیمانخان رکنالملک شیرازی، ظلالسلطان و شاعرانی چون منعم، میرزای سها، میرزای طرب، سیّدبزمی و رجالی چون عبدالغفارخان نجمالدوله، میرزاجهانگیرخان صوراسرافیل، میرزاعلیاصغرخان صدراعظم، میرزامحمدحسین ذکاءالملک، ابوالحسنخان فروغی، حاج فخرالسلطنه، سهامالدوله حاکم فارس و قوامالملک شیرازی. آرامگاه وی در حافظیه شیراز قرار دارد. از آثارش میتوان آثار عجم یا شیرازنامه؛ اشكالالمیزان،در علم منطق؛ بحور الالحان، در علم موسیقى و عروض و شعر؛ جغرافیاى هندوستان؛ صرف و نحو؛ خط آریا؛ دبستانالفرصة؛ دیوان شعر؛ منشآت فرصت؛ مقالات علمى و سیاسى؛ دریاى كبیر؛ شطرنجیه را نام برد. آثار عجم یا شیرازنامه مشهورترین، جامعترین و بهترین اثر فرصت است که با داشتن بیش از ٥٠ تابلو نقاشی از وی میتواند تبحر سفرنامهنویسی، قدرت تجزیه و تحلیل و گسترۀ اطلاعات علمی و تاریخی فرصت را در کنار هنر نقاشی وی نمودار سازد و در عین حال نشانگر شیوۀ نثر و نظم ساده، روان و دلنشین فرصت باشد. آثار عجم، مسافرتنامه یا مسافرتنامچههایی است که در آنها از تاریخ، جغرافیا، آثار باستانی و رجال علم و ادب و سیاست فارس و شیراز (و گاهی سرزمینهای دیگر) بحث شده است و دو بخش دارد. بخش اول را خود مؤلف آثار عجم و بخش دوم را شیرازنامه خوانده است. در واقع آثار عجم گزارش سفرها یا انجام مأموریتهایی است که فرصت در سالهای ١٢۹٣، ١٣٠٣، ١٣٠٧ و ١٣١١ ق به خواستۀ رجال ایرانی یا بیگانه، از مبدأ شیراز یا تهران انجام داده است. نثر آثار عجم یا شیرازنامه، از نمونههای نثر مرسل دورۀ قاجار است و پارسی سره است و کلمات عربی دارد، اما گرایش به سادهنویسی دارد و گاه نیز به متکلفانهترین صورتها ادای منظور میکند، اما در مجموع قلم فرصت، فصیح، قابل فهم و رساست. سادگی کلی مورد نیاز متون علمی، در این کتاب رعایت شده که نشان از دید علمی مؤلف نسبت به موضوع کتاب دارد. با وجود تلاشی که وی برای چشمپوشی از تکلفات داشته، موارد به کارگیری سجع و صنایع لفظی در این کتاب چشمگیر است که در هر حال خصلت نثر زمان قاجار بوده است. فرصت به سرهنویسی در نثر فارسی و سرودن اشعار به پارسی سره علاقۀ فراوان داشته و هم در آثار عجم و هم در برخی از نوشتههایش به تکلف پارسینویسی میکند. فرصت برای تألیف این کتاب، علاوه بر استفاده از دیدهها و شنیدههای خویش، از بسیاری منابع فارسی، عربی، انگلیسی و فرانسه سود برده است و به رسم تمام کتابهای علمی به منابع مورد استفاده اشاره میکند. اشکالالمیزان کتابی است پیرامون علم منطق که همزمان با دهمین سال سلطنت مظفرالدینشاه قاجار، زیر نظر خود فرصت در چاپخانۀ ناصری بمبئی چاپ شد. تألیف این کتاب از ١٣٠٣ ق در زمان سلطنت ناصرالدینشاه قاجار و وزارت میرزاعلیخان امینالسلطان آغاز و در ١٣٠٧ ق تمام شده است. فرصت کتاب را ارمغانی از سفر هندوستان برای هموطنان و دوستانش میداند و آن را بهویژه به میرزاابراهیمخان انتظامالملک که نزد وی نقاشی و هیئت میخواند، تقدیم میکند. فرصت در پایان کتاب به سؤالات علمی محمد مسیحالله دهلوی کاتب اشکالالمیزان دربارۀ آنجا بدیع پاسخ گفته است. کتابهای در نحو و صرف، خط آریا و مختصر جغرافی هندوستان وی که در یک جلد به چاپ رسیده است؛ از دو مضمون کاملاً متفاوت و متمایز تشکیل شده است. کتاب اول، نحو و صرف خط آریا، نتیجۀ مطالعات فرصت در مورد خط میخی است و کتاب دوم خلاصهای از اوضاع اجتماعی و اقتصادی و موقعیت جغرافیایی کشور هندوستان است. فرصت در این کتاب دربارۀ خط میخی، منشأ آن و کوششهایی که برای خواندن آن انجام شده و صرف و نحو آن سخن میگوید و چون کتاب را به پایان میرساند، نسخهای از آن را به استاد خود دکتر من آلمانی میدهد. در مختصر جغرافی هندوستان هدف از تألیف کتاب، پاسخگویی به پرسشهای معتمدالسلطان، میرزامحمدخان سفیر سابق ایران در ممالک متحد اتازونی و رئیس بانک شاهنشاهی دارالخلافۀ اصفهان و شیراز بوده است. فرصت در این کتاب اوضاع و احوال طبیعی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی هندوستان را در سفر خود به هندوستان شرح داده یا از خلال کتابهای مختلف دریافته، به صورت سؤال و جواب به رشتۀ تحریر درآورده است و اطلاعات دقیق و جامعی را از کشور هندوستان در آن روزگار، در اختیار خوانندگان کتاب خود قرار داده است. در کتاب بحورالالحان اشعار متناسب با دستگاهها و گوشههای مختلف موسیقی ایرانی را در اختیار آوازخوانان ایرانی قرار داد. فرصت که در شناخت موسیقی ایرانی، دانشی وسیع داشت، این کتاب را به خواهش دوستی نگاشت تا او را از چگونگی آفرینش موسیقی و کیفیت الحان و نغمات و ایقاعات که انتسابی به وزن شعر است، آگاه سازد. فرصت آنگاه به رابطۀ بین موسیقی و عروض میپردازد و اوزان مختلف شعری و ارکان آنها را برای موسیقی تشریح میکند و سپس به مقامات هشتگانه میپردازد و نامهای آنها را باز میگوید و گوشههای هر یک را برمیشمارد و به اوقات تغنی میپردازد تا نشان دهد که هر نغمهای را در چه هنگامی باید خواند. آنگاه فرصت به اصطلاحات جدیده، درآمد، نغمه و دستگاهها میپردازد و بحرهای عروضی را توضیح میدهد و با ذکر اشعار که برای هر یک از دستگاهها مناسبت دارد، کتاب را به پایان میبرد. کتابی که به دیوان فرصت یا دبستانالفرصة موسوم است، از چند بخش کاملاً مجزا تشکیل شده است. در بخش اول این کتاب، با عنوان احوال، مؤلف زندگینامۀ خود را به نثری ساده و روان بیان داشته و شرح حال خود را از ابتدای کودکی تا سال ١٣٣٢ ق باز میگوید. وی در این شرح حال به وقایع مهمی چون درک محضر شیخ مفید، حاج سیاح و سیّدجمالالدین اسدآبادی، انقلاب مشروطیت و ناامنیهای فارس و تأسیس ادارۀ معارف و عدلیه در فارس اشاره میکند. دیوان اشعار فرصت، بخش دوم این کتاب را تشکیل میدهد. در این دیوان، حدود ١٠٠٠٠ بیت شعر از فرصت وجود دارد که به لحاظ تنوع قالبهای شعری، خود به چند قسمت تقسیم میشود. در قسمت اول که غزلیات فرصت گنجانده شده، ١٥١ غزل که تا تاریخ ١٣٣٣ ق سروده و تحریر شده، به چاپ رسیده است که در میان آنها غزلیاتی بسیار مشهور از وی مشاهده میشود. قسمت دوم اشعار دیوان فرصت شامل قطعاتی در توحید و مدح رسول (ص) و امیرالمؤمنین علی (ع) است. قصاید، مسمطات، ترجیعات، ترکیبات، مقطعات، مثنویات، مرائی، تواریخ و رباعیات قسمتهای بعدی دیوان فرصت را تشکیل میدهد. فرصت در ضمن غزلیات، قصاید، مسمطات و مثنویات خویش رجال مختلفی را مدح گفته و ستوده است که از این جمع میتوان افراد زیر را نام برد: شیخ مفید، مخبرالسلطنه، صارمالسلطان، امیرزاده ناصری، ابوالحسنمیرزا، شیخاحمد کرمانی، ملکالبحر کشمیری، حسامالسلطنه، شعاعالسلطنه، نصیرالملک، مظفرالدینشاه، طرازالملک، معتمدالسلطنه، نصراللهمیرزا، عینالملک، حسینقلیخان نظامالسطنه، عبدالوهابخان بیانالملک، سعیدالسلطنه، رکنالتجار، عزالدوله و نزهةالسلطنه. بخش سوم کتاب دیوان فرصت یا دبستانالفرصة را تقریظات فرصت تشکیل میدهد که برگرفتهای از منشأت اوست. دریای کبیر مجموعهای است متنوع به نثر که در علوم مختلفه به فارسی و عربی تألیف شده است و فرصت دو سال از عمر خویش را صرف تدوین و نقاشی آن کرده است. این کتاب که نسخۀ منحصر به فرد آن در کتابخانۀ حافظیه شیراز مضبوط است، حدود ١٢٠٠ صفحه به قطع رحلی دارد و از ۹٢ بخش تشکیل شده است.
اثرآفرینان (۴/ ۲۸۲)؛ دانشمندان و سخنسرایان فارس (٤ /١٢٥)؛ سخنوران نامى معاصر (۴ /۲۲۶۰-۲۲۶۶).