امير همايون اسفراينی (وف ۹۰۲ ق) از شاعران اواخر قرن نهم هجری است. وی در اسفراین متولد شد. پس از تحصیلات متداول زمان در زادگاه خود، به تبریز رفت و به دربار سلطان یعقوب پسر اوزون حسن (۸۹۶-۸۴۴ ق) راه یافت و عاشق جوانی به نام شیخ ولی بیگ از ملازمان سلطان یعقوب و کشته شدن قاضی عیسی و پراکنده شدن اصحاب دانش از تبریز به دنبال معشوق به یکی از دهکدههای قم رفت و پس از سه سال اقامت در آن دیار به سال ۹۰۲ ق زندگی را بدرود گفت. دیوان اشعارش ۲۰۰۰ بیت شعر دارد. ابیات زیر از اوست.آنکه خود را نفسی شادندیدست منم/ و آنکه هرگز به مرادی نرسیدست منم// آنکه صد جور کشیدست ز هر خار و خشی/ وز سر کوی وفا پا نکشیدست منم//آنکه چون غنچۀ پژمرده در این باغ، بسی/ بر دلش باد نشاطی نورزیدست منم// عندلیبی که در این باغ ز بیداد گلی/ نیست خاری که به پایش نخلیدست منم// آنکه در راه وصال تو دویدست بسی/ و آخر کار به جایی نرسیدست، منم.
لغتنامه دهخدا (۲ /۲۳۰۷).