واصل کابلی، محمد نبی فرزند محمد هاشم (۱۲۴۴- ۱۳۰۹ق) دبیر و شاعر افغانستانی که ملقب به «دبیرالملک» بود. وی در کابل به دنیا آمد و در پغمان درگذشت. در مدرسۀ مرادخانی کابل و نزد ملارحم دلخان به فراگیری درسهای ابتدایی پرداخت. در همین سالها پدرش درگذشت. مادرش که زنی هوشمند بود، فرزند را به شاگردی نزد میرزامحمد محسنخان برد که در آن هنگام دبیر دربار شیرعلیخان (۱۲۸۰- ۱۲۹۶ق) بود. تلاش پیگیرانۀ واصل در فراگیری دانش، تحسین استاد را برانگیخت. استاد نیز با آگاهی از هوش سرشار شاگرد، در پرورش وی اهتمام بسیار ورزید. پیشرفت چشمگیر واصل در نویسندگی سبب شد که وی از همان جوانی در سلک دستیاران و نویسندگان دربار درآید. وی با استاد به دربار در آمد و شد بود و وقتی که استاد از طرف امیر شیرعلیخان به سفارت روسیه و حکومت ترکستان برگزیده شد، واصل را به معاونت خود انتخاب کرد. وی وظیفۀ خود را تا مرگ شیرعلیخان به نیکویی انجام داد و پادشاه به او احترام میگذاشت. پس از درگذشت شیرعلیخان، هنگامیکه امیر عبدالرحمانخان از ماوراءالنهر به کابل میآمد، واصل با تنی چند از بزرگان به پیشواز وی رفتند. عبدالرحمانخان نیز واصل را به دبیری دربارش برگزید و با کاردانیهای واصل، اعتبار وی در دربار بالا گرفت، بهگونهای که میان وی و شاه نشست و برخاستهای بسیار بود و شاه همواره در زمینههای گوناگون کشورداری، با وی به رایزنی میپرداخت. منش والای اخلاقی واصل همواره احترام و اعتماد تمامی کارکنان دولت و حتی شاهزادگان و دیگر افراد حرم شاهی را برمیانگیخت. دلبستگی و رضامندی شاه به واصل تا جایی بود که در مرگ وی به مادرش و با ابراز همدردی خود، او را به پاس پرورش چنین فرزندی بسیار ستود. زندگانی واصل تنها در دبیری و پرداختن به کارهای دولتی بسر نیامد، بلکه وی از فرهیختگان بهنام روزگارش بوده و برای پژوهندگان تاریخ ادبیات افغانستان، غزلسرایی آشناست. واصل در شمار شاعرانی بود که با گرایش به «سبک عراقی» در برابر «سبک هندی» پایداری کردند. وی در «دورۀ بازگشت ادبی در افغانستان» در گسترش دوبارۀ «سبک عراقی» نقشی ارزشمند ایفا کرد. سرودههای وی در بردارندۀ گونههای مختلف شعری است و حتی مرثیههای پُر سوز و گدازی نیز سروده است که هنوز هم مرثیهخوانان آنها را با شور میخوانند، اما آنچه نقش وی را در میان شاعران هم روزگارش برجستهتر میسازد، غزلیات بر جای مانده از اوست. واصل در شعر از حافظ پیروی میکرد. دلبستگی فراوانش به حافظ و ویژگیهای شعر او، به روشنی در غزلیات بر جای مانده از وی دیده میشود. از مقایسۀ غزلیات واصل و حافظ چنین برمیآید که واصل بر آن بوده که از غزلیات حافظ به گونهای مرتب پیروی کند، این پیروی فقط در ردیف، وزن و قافیه نبوده، بلکه وی موضوع و توالی ابیات را نیز در نظر داشته است، اگرچه گاهی ناچار از بر هم زدن توالی ابیات نیز شده است. اشعار واصل که به همت طالب قندهاری گردآوری شده، نخستین دفتر منتشر شدۀ سرودههای واصل است. این دفتر شامل ۲۱ غزل و یک ترجیعبند است.
دانشنامۀ ادب فارسی، ادب فارسی در افغانستان (۳/ ۱۰۷۵).