مهستی گنجوی (سده ششم ق)، شاعر، متخلص به مهستی. بعضی از تذکره ها وی را به گنجه، برخی به نیشابور و برخی به بدخشان و خجند منتسب کرده اند. نام وی را نیز بعضی از تذکره ها منیژه یا منجه و برخی ماه خاتون و برخی بی بی مهستی گفته اند. همچنین در مورد تخلص و سال ولادت و محل درگذشت او نیز اختلاف نظرهایی وجود دارد. پدرش مردی فقیه و روحانی بود و در تعلیم و تربیت فرزندش کوشش بسیار کرد و او را از چهار سالگی به مکتب خانه فرستاد. وی نزد استادان گرانمایه ای تعلیم دید و از آنجایی ه هوش و استعداد بی اندازه ای داشت در ده سالگی به آموخته های سرشاری از دانش و ادب دست یافت. مهستی در زمینه موسیقی نیز پیشرفت حاصل کرد و چنگ وعود را استادانه می نواخت. وی مدتی در گنجه اقامت داشت و سپس مجبور به ترک آنجا شد و به زنجان و بعد به مرو رفت و در آنجا از مقربان و مصاحبان دربار سلطان سنجر سلجوقی (۵۱۱-۵۵۲) شد و در همان جا با حکیم عمر خیام ملاقات داشت. او بنا به گفته بعضی از تذکره ها ظاهرا از نویسندگان دربار بوده، زیرا که به اسم مهستی دبیر نیز معروف است. وی در ۵۳۲ ق، که سلسله سلجوقی به دست غزنویان برچیده شد، از مرو خارج شد و به گنجه بازگشت و با احمد خطیب، فرزند خطیب گنجه، ازدواج کرد. مهستی در بدیهه گویی و هزل دست داشت و در سرودن رباعی ماهر بود. آثار او، پس از دست یافتن ازبکان به شهر هرات، از میان رفت و فقط مقداری از اشعارش باقی مانده است. لسانی شیرازی مجموعه ای مشتمل بر شصت و هشت رباعی عاشقانه در برابر رباعیات مهستی، سروده است. صاحب "مشاهیر زنان" گوید که عموما تذکره ها مهستی را معاصر سلطان سنجر سلجوقی می دانند و تنها "تاریخ گزیده" و "مجالس النفائس"، به علت اینکه سلاطان محمود (برادر سلاطان سنجر سلجوقی و حاکم گنجه) را با سلطان محمود غزنوی اشتباه گرفته اند، او را معاصر سلطان محمود غزنوی می دانند.
اثرآفرینان (۶/۳۲۰-۱)