جمیله اصفهانی (قرن دهم هجری) شاعری که متخلص به «جمیله» و «فصیحه» بود. تذکرهها زادگاه او را اصفهان، هرات و یزد نوشتهاند، ولی تقیالدین اوحدی که معاصر و مصاحبش بوده، زادگاهش را اصفهان میداند و مینویسد: «الحق به غایت حّرافه، فهیمه، ظریفه است». جمیله در جوانی با خواجه حبیبالله ترک ازدواج کرد. پس از مرگ خواجه مدتها در اصفهان بود تا اینکه در زمان اکبرشاه به قصد سیر و سیاحت به هندوستان رفت. سپس به اصفهان بازگشت و در آن شهر سرمایهای فراهم آورد و به تجارت پرداخت و ظاهراً به عقد اسماعیل بن خواجه میرک جان (خان) درآمد. از اوست: رندان بساط عشق درد آشامند/ فارغ ز می لعل و رخ گلفامند// بی منّت بال طایر فردوسند/ بیزحمت صیاد اسیر دامند// جز خار غم نرست ز گلزار بخت ما/ آن هم خلید در جگر لختلخت ما// دیگر ز غم نه از جنون خواهم خفت/ نه زین دل غلتیده به خون خواهم خفت// زین گونه که بسته نرگست خواب مرا/ در گور به حیرتم که چون خواهم خفت.
اثرآفرینان (2/۲۰۹)؛ فرهنگ شاعران زبان پارسی از آغاز تا امروز (1/147).
جمیله زاده سپاهان خوبروی و شیرین زبان تسكرت الخواتین وی را از سرایندگان قرن یازدهم می داند و از جمله زنان شاعری كه ظرافتِ طبع و لطافت خدا دادی را توامأ در نهاد داشته جمیله پس از نشو نما در زادگاه خود به هندوستان رفت و در آن دیار نیز شهرتی بسزا یافت برخی را عقیده بر این است اشعاری كه به نام خواجه حبیب الله معروف است از سروده های زوجه اش جمیله است