حالت، ابوالقاسم، فرزند محمدتقی (۱۲۹۳ یا ۱۲۹۴- ۱۳۷۱ ش) نویسنده، شاعر، روزنامهنگار و مترجمی که در تهران به دنیا آمد. تحصیلاتش را در زادگاهش به پایان رساند و از همان کودکی به شعر و ادب علاقۀ فراوانی داشت و به تدریج رُشد کرد و شعرش مایه گرفت. از ۱۳۱۴ ش بهطور رسمی به شعر و شاعری پرداخت و نخستین بار در «انجمن ادبی ایران» پس از خواندن قصیدهای اخلاقی و عرفانی به سبک سنایی، تحسین شد و همین تشویق موجب شد، بیش از پیش به کار خود دلبستگی نشان دهد. حالت از سال ۱۳۱۷ ش با روزنامۀ فکاهی توفیق که به مدیریت حسین توفیق اداره میشد، همکاری کرد و این همکاری تا زمان حیات مدیر آن، به مدت ۲۲ سال ادامه یافت. بحر طویلهای او با امضاهای «هدهد میرزا» و اشعارش با امضاهای «خروس لاری»، «شوخ»، «فاضلمَآب» و «ابوالعینک» به چاپ میرسید. پس از شهریور ۱۳۲۰ش، علاوه بر هفتهنامۀ توفیق با هیأت تحریریۀ چند هفتهنامه مانند امید، تهران مصور، قیام ایران و خبردار همکاری کرد و آثار منظوم و منثورش که جنبۀ فکاهی داشت، در آنها منتشر میشد. از ۱۳۲۳ ش برای هفتهنامۀ آیین اسلام هر هفته ۵ رباعی که ترجمۀ منظوم کلمات قصار حضرت علی (ع) بود و نیز یک قصیدۀ اخلاقی و عرفانی میسرود که در آن به چاپ میرسید. حالت در ترانهسرایی مهارت داشت و ترانههایش که جنبۀ فکاهی و انتقادی از اوضاع زمان بود، به صورت پیشپرده در تماشاخانههای تهران با بازی مجید محسنی و حمید قنبری و جمشید شیبانی و نیز در تماشاخانۀ گهر با نقشآفرینی عزتالله انتظامی اجرا میشد. همچنین در انجام کارهای هنری در «جامعۀ باربد» ترانه میساخت و ترانههای ادبی و عشقی را ملکه حکمت شعار و ترانههای فکاهی را برادرش عباس حکمت شعار اجرا میکرد. وی در سال ۱۳۲۵ ش آثار فکاهی خود را در دو جلد با عنوان فکاهیات حالت منتشر کرد و رهی معیری دربارۀ آن شعر ساخت. در همین سال حالت به «کنگرۀ نویسندگان ایران» که به ریاست ملکالشعراء بهار تشکیل شده بود، دعوت شد. در آنجا قصیدۀ «ستمگر و ستمکش» و مثنوی «توپ مرگبال» را قرائت کرد که مورد تشویق بهار و حاضران قرار گرفت. حالت در پایان ۱۳۲۵ ش به دعوت کمپانی اورگرین پیکچر همراه دو تن از هنرپیشگان ایرانی برای دوبلۀ چند فیلم فارسی به هندوستان رفت و در آنجا هنگام فراغت از کار به تکمیل زبان انگلیسی پرداخت و پس از ۲۰ ماه اقامت در بمبئی به ایران بازگشت و در ۱۳۲۷ ش در آبادان به استخدام ادارۀ انتشارات شرکت نفت درآمد و برای سه نشریۀ شرکت، مطالب ادبی و تفریحی تهیه میکرد. پس از ملیشدن صنعت نفت و متوقف شدن صدور آن به مدت ۳ سال، حالت در این فاصله به تحصیل زبان فرانسه پرداخت و آن را تکمیل کرد و به دنبال آن کتاب شبح در کوچۀ میکلآنژ، اثر هانری بردو را از فرانسه ترجمه و در مجلۀ تهران مصور به چاپ رساند. حالت در اواسط سال ۱۳۲۷ ش به تهران منتقل شد و در ادارۀ روابط عمومی شرکت نفت انجام وظیفه نمود و مدیریت مجلۀ صنعت نفت را به عهده گرفت و در عین حال همکاری خود را با مطبوعات همچنان حفظ کرد تا در سال ۱۳۵۳ ش بازنشسته شد. حالت در آغاز انقلاب «سرود جمهوری» را ساخت و در ۱۹ آبان ۱۳۷۰ ش در مراسم باشکوهی که در تالار باشگاه بانک ملی برای بزرگداشتش برگزار شد و جمعی از دانشمندان و نویسندگان و شاعران حضور داشتند، از او قدردانی شد و سرانجام در ۴ آبان ۱۳۷۱ش درگذشت و در تهران به خاک سپرده شد. حالت شاعری قدرتمند، توانا، دانشمندی محقق، مترجمی زبردست و ماهر بود که به زبانهای انگلیسی، فرانسه و عربی تسلط و آشنایی کامل داشت و در سرودن انواع شعر از قصیده، غزل، مثنوی و قطعه، هنر خود را نشان داده و وی را باید یکی از شاعران برجسته و نامور معاصر ایران بهشمار آورد. از آثار منتشر شدهاش میتوان دیوان اشعار؛ پرواز شبنم؛ کلیات سعدی (با ترجمۀ اشعار عربی آن به فارسی)؛ تذکرۀ شاهان شاعر؛ گلزار خنده؛ فکاهیات حالت (دو جلد)؛ دیوان خروس لاری؛ دیوان ابوالعینک؛ دیوان شوخ؛ بحر طویلهای هدهد؛ عیالوار؛ رقص کوسه؛ مقالات طنزآمیز؛ فروغ بینش یا سخنان حضرت محمد (ص) با ترجمۀ فارسی و انگلیسی و رباعیات فارسی؛ راه رستگاری یا سخنان حسین بن علی (ع) با ترجمۀ فارسی و انگلیسی و رباعیات فارسی؛ کلمات قصار حضرت علی (ع)/ (مختصر شکوفههای خرد)؛ ترجمۀ تاریخ کامل ابناثیر؛ تاریخ فتوحات مغول (ج. ج. ساندوز)؛ تاریخ تجارت (اریک ن. سیمونز)؛ ناپلئون در تبعید (خاطرات ژنرال برتراند)؛ زندگی من (مارک تواین)؛ پیشروان موشکسازی (بریل ویلیامز و ساموئل اشتاین)؛ بهار زندگی (کلاویس هاستی کارول)؛ جادوگر شهر زمرد (ال. فرانک باوم) بازگشت به شهر زمرد (ال. فرانک باوم) مینوتوس مشاور نرون (میکا والتاری)؛ پسر ایرانی: سرگذشت واقعی داریوش سوم و اسکندر (ماری رنولت) و فرعون (الویز جارویز مک گرد) را نام برد.
اثرآفرینان (۲ /۱۴۰- ۱۴۱)؛ تاریخ جراید و مجلات ایران (۲ /۱۴۷)؛ سخنوران نامی معاصر (۲ /۱۰۵۴- ۱۰۶۲).