اثیر اومانی، اثیرالدین اَومانی، اثیرالدین عبدالله (وف ۶۵۵ یا ۶۵۶) شاعر و متخلص به «اثیر» از شاعران پارسیسرای و ستایشگر حکام محلی غرب ایران در نیمۀ اول قرن ۷ ق که از سال ولادتش اطلاعی در دست نیست، اما در حدود ۶۶۵ یا ۶۵۶ ق یعنی سال مرگ خود مردی کامل و مجرب بود و باید ولادتش در آغاز قرن هفتم هجری بوده باشد و در نیمۀ اول قرن هفتم هجری در گیرودار غلبۀ مغول بر نواحی غربی ایران از میان رفت. اهل قریۀ اَومان از ناحیۀ اعلم از توابع همدان بود. برخی او را از شاگردان خواجه نصیرالدین طوسی دانستهاند، اما ذبیحالله صفا در تاریخ ادبیات در ایران چنین چیزی را بعید میداند. او معاصر با کمالالدین اسماعیل اصفهانی و رفیعالدین لُبنانی بوده و میان او و آن دو استاد رابطۀ مصادقت وجود داشته است. اتابک مظفرالدین ازبک (از اتابکان آذربایجان) و سلیمان شاه ایوائی (حاکم کردستان) از ملازمان المستعصم بالله را مدح گفت. بیشتر عمرش را در بغداد گذراند. دیوان اشعارش حدود ۵۰۰۰ بیت است. در دیوان اثیرالدین اَومانی قصیدهای است حاکی از یک خونریزی سخت که شاید هجوم مغول (از سال ۶۱۶ به بعد) یا حملۀ آن قوم به همدان و به احتمال قوی حمله به بغداد در سال ۶۵۶ ق و برانداختن خلافت عباسی و قتل مستعصم و ممدوح او سلیمانشاه در آن واقعه بوده است. قصایدی از اثیرالدین در دست است که از اقامتش در بغداد حکایت میکند. او در این شهر کسانی مانند مستنصر، خلیفۀ عباسی و سلیمانشاه ایوائی از امرای مستعصم را که بر غرب ایران سلطه داشت. ستایش کرده است. اثیرالدین علاوه بر ستایش سلیمانشاه، قصایدی نیز در مدح دشمن او یعنی خلیل بن شجاعالدین، از سلاطین لُر کوچک دارد که این امر موجب خشم سلیمانشاه شده است. اثیرالدین به زبانهای فارسی و عربی شعر میسرود. از دیوان اثیر نسخ خطی چندی در دست است، وی در شعر بیشتر متمایل به سبک انوری است و با آنکه علو طبع و قدرت بیان و فصاحت گفتار انوری در او نیست، اما چون سادگی بر طبعش چیره است، اشعارش سهلتر و سلیستر و شیرینتر به نظر میآید و عدم مبالغهاش در ایراد اصطلاحات و معانی علمی و لغات غریب عربی با سادگی بیان و مختصاتی از زبان و شعر فارسی در پایان قرن ششم و نیمۀ اول قرن هفتم هجری، سبکش را از سبک سخن انوری متمایز میکند.
بزرگان و سخنسرایان همدان (۱/ ۳۵- ۴۵)؛ تاریخ ادبیات در ایران (۳ /۳۹۴-۴۰۸)؛ دایرةالمعارف فارسی (۱ /۵۷)؛ دایرةالمعارف بزرگ اسلامی (۶ /۵۹۱- ۵۹۲).