رشیدالدین وطواط، ابوبکر محمد بن عبدالجلیل عمری بلخی (وف ۵۷۳ یا ۵۷۸ ق) ادیب و شاعری که متخلص به «وطواط» بود و در بلخ به دنیا آمد. به این دلیل به او «عمری» گفتهاند که وی از اعقاب عمر بن خطاب بود. در مدرسۀ نظامیه زادگاه خود قسمتی از تحصیلاتش را نزد امام ابوسعد هروی به انجام رساند و بعد از پایان تحصیلات و کسب مهارت در ادبیات فارسی و عربی به خوارزم رفت و در اوایل عهد ابوالمظفر علاءالدوله اتسز خوارزمشاه روزگار گذرانید و سمت صاحبدیوانی داشت. بر اثر رشک حاسدان و تهمت ارتباط با کمالالدین محمد بن ارسلان، خواهرزادۀ سنجر، به سال ۵۴۷ ق از خدمت شاه رانده شد، ولی به خاطر قصاید رسایی که در رد تهمت خود سرود، دوباره مورد لطف شاه قرار گرفت. گویند روزی در مجلسی که رشید با دانشمندان بحث علمی میکرد و در پیش او دواتی بود، خوارزمشاه از سر مزاح گفت: دوات را بردارید تا معلوم شود از پی دوات کیست. رشید دریافت و برخاست و گفت: «المرء باصغریه قلبه و لسانه». شعر پارسی وطواط مجموعهای از صنایع شعری است که با کمال استادی در عین تکلف اعمال شده و سلاست بیان سلامت الفاظ را از دست نداده است، ولی باز گاهی در برخی از ابیاتش تکلف و حشوها و استعارات دیده میشود. میان رشید و جارالله زمخشری ادیب و متکلم بزرگ قرن ششم هجری مباحثه و مکاتبه بود. پس از مرگ اتسز چندی در خدمت پسر اتسز، ایل ارسلان بود و به خاطر کهولت از خدمت کناره گرفت. از دیگر سلاطین و امرای معاصر رشید میتوان به تکش بن ارسلان، سنجر بن ملکشاه، سپهبد غازی نصرتالدوله اشاره کرد و از شاعران معاصر وی انوری، معزی، سنایی، ادیب صابر، سوزنی سمرقندی، خاقانی؛ مختاری و سیّدحسن غزنوی را باید نام برد. از آثارش میتوان به حدائق السحر فی دقائق الشعر؛ فصل الخطاب من کلام عمر بن الخطّاب؛ دیوان؛ فرائد القلائد؛ لغت فارسی منظوم موسوم به حمد و ثنا؛ مجموعه رسائل؛ مطلوب کل طالب لامیرالمومنین علی بن ابی طالب؛ تحفۀ الصدیق الی الصدیق من کلام ابی بکر صدیق؛ فصلالخطاب؛ انس اللهفان من کلام عثمان بن عفّان؛ منیةالمتکلمین و غنیةالمتعلّمین؛ نثر الاّلی من کلام امیرالمؤمنین علی (ع)؛ منظومهای در عروض؛ غرائب الکلم فی رغایب الحکم؛ غرر الاقوال و دُررالامثال؛ مفاتیح الکلم و مصابیح الظلم؛ جواهر القلاید و زواهر الفراید؛ الفوائد العمائیه و ابکار الافکار فی الرسائل و الاشهار اشاره کرد. نخستینبار رشیدالدین وطواط، با نگارش لطایفالامثال و طرایفالاقوال، به درخواست قطبالدین محمد خوارزمشاه گردآوری مثل را آغاز كرد. از آنجا كه رشید وطواط علم امثال را از علوم عرب مىدانست، مجموعهای از مثلهای عربى را گرد آورد و به فارسى ترجمه كرد. سپس حكایات مربوط به آن مثلها را به اثر خود افزود و این مجموعه را به ترتیب الفبایى منظم كرد. كتاب پُر ارزش دیگری كه به زبان فارسی در علوم بلاغی تألیف یافته، حدائق السحر فی دقائق الشعر است كه از كتاب رادویانی پُر آوازهتر است. رشیدالدین وطواط سخنسنج پُر مایهای بوده كه به علم بلاغت آشنایی كامل داشته و در كتاب خود دربارۀ بعضی چامهسرایان فارسی و شیوۀ گفتار و سبك چامهسرایی و قوت و ضعف اشعار اظهارنظر كرده، از آن جمله از اشعار مسعود سعد، كمالی، قطران تبریزی، ازرقی و فرخی سخن گفته و آنها را به نقد كشیده است. در مقام ادبی و سخنسنجی او بزرگانی همچون یاقوت حموی، خاقانی شروانی و بسیاری دیگر از بزرگان ادب فارسی و عرب از توانایی و سخنوری او به بزرگی یاد كردهاند. آثار نظم و نثر به یادگار مانده از وطواط به دو زبان فارسی و عربی، نشان از تسلط و چیرگی وی در این دو زبان دارد. شیوۀ سخن وطواط در نثر اگرچه ساده و روان است، اما آمیختگیاش با سجع آن را در شمار نثرهای فنی جا میدهد. از اینرو او را از پیشروان نثر فنی فارسی دانستهاند.
اثرآفرینان (۳ /۱۰۷)؛ تاریخ ادبیات ایران (۲ /۱۹۳-۱۹۵)؛ سخن و سخنوران (۲ /۳۴۲-۳۴۵).