صفیعلیشاه، میرزاحسن، فرزند محمدباقر (۱۲۵۱- ۱۳۱۶ ق) صوفی، مفسر و شاعری که متخلص به «صفی» بود. وی در اصفهان به دنیا آمد. پدرش از بازرگانان بود، در کودکی به اتفاق پدر به یزد رفت و تا ۲۰ سالگی در آن شهر زندگی کرد و به کسب دانش پرداخت و با عارفان و صاحبدلان درآمیخت. صفی پس از فراغت از تحصیل به سیر و سیاحت پرداخت و به هندوستان و حجاز سفر کرد و بیشتر ملازم مشایخ اهل طریقت بود و سیر و سلوک را از آنها فرا گرفت. از آن پس سفرهایی به نقاط مختلف ایران کرد تا سرانجام به شیراز رفت و دست ارادت به حاج میرزازینالعابدین شیروانی داد و سپس به خدمت رحمتعلیشاه، حاجمیرزاکوچک نایبالصدر رسید و مورد توجه او قرار گرفت و به «صفیعلیشاه» ملقب شد. پس از مرگ نایبالصدر به خدمت حاجآقامحمد منورعلیشاه رسید که نیابت او را داشت و چندی در مصاحبت او بود. وی از آنجا به تهران مأموریت یافت و در این شهر رحل اقامت افکند و به سرپرستی مریدان سلسلهٔ نعمتاللهیه پرداخت. صفیعلیشاه گذشته از اینکه در جنبههای عرفانی و تصوف مقامی والا داشت، مردی ادیب و شاعری سخنسنج بود و در نظم انواع شعر توانا و استاد بود. وی در تهران درگذشت. قبرش در خانقاهی است که در محل سکونتش در خیابان صفیعلیشاه بنا کرده بود. از آثارش میتوان زبدةالاسرار؛ اثباتالنبوة الخاصه؛ بحرالحقایق موسوم به عرفانالحق یا دیوانالحقایق؛ میزانالمعرفة و برهانالحقیقة فی آداب السلوک و الطریقة؛ تفسیر قرآن معروف به تفسیر صفی که منظوم است و دیوان شعر را نام برد.
اثرآفرینان (۴ /۵۴- ۵۵)؛ سخنوران نامی معاصر ایران (۴ /۲۳۴۳- ۲۳۵۰)؛ طرائقالحقایق (۳/ ۴۴۱- ۴۴۷).