کسایی مروزی، حکیم مجدالدین، ابواسحاق، ابوالحسن علی (۳۴۱- ۳۹۲ ق) شاعری که متخلص به «کسایی» بود. وی در مرو به دنیا آمد و علاوه بر شاعری در مراتب علمی و بهویژه در علم صرف بر دیگران مقدم بود. در پایان عهد سامانی و اوایل عهد غزنوی میزیست. در آغاز کار مداح وزیرانی چون عبیدالله بن احمد عتبی (وف ۳۷۲ ق) وزیر نوح بن منصور سامانی و شاهانی چون سلطان محمود غزنوی بود، ولی در پایان عمر از این کار پشیمان شد. ناصر خسرو معاصر وی بود و در قصاید خود از او بسیار یاد میکند. وی در عهد خود مشهور بوده و با توجه به اشعارش از شاعران شیعی زمان خود بهشمار میآید. کسایی در مدح حضرت امیرالمؤمنین (ع) اشعار زیادی دارد و نخستین شاعری بود که در موعظه و حکمت به مراحل مهمی از پیشرفت رسید. وی در آخر عمر به تهذیب نفس و تصفیۀ باطن پرداخت و در کسوت زهد و ورع زیست. کسایی از شاعران بزرگ قرن چهارم هجری است که استواری و زیبایی اشعارش بهویژه منسوب بودن آنها به اهل بیت علیهمالسلام، شعر او را تا امروز ماندگار ساخته است. او نخستین شاعر مدیحهگو و مرثیهسرای اهلبیت علیهمالسلام در زبان فارسی است و پرچمدار شعر فارسی شیعی شناخته میشود. کسایی مروزی که از او با عنوان «حکیم» یاد شده، در دوران خفقان سیاسی و اجتماعی عصرش، با اشعارش، اسلحۀ قلم و اندیشه را به سوی بیدادگران زمانش نشانه رفت. بیدارگری، آزادیطلبی و سرزنش دشمنان اهلبیت علیهمالسلام، مهمترین ویژگی فکری شعرش بهشمار میآید. آثارش افزون بر اهمیتی که از نظر شعر، ادب و زبان فارسی دارد، نکتههای ارزندهای را نیز از وضع اجتماعی و فرهنگی فراموش شدۀ آن دوره بیان میکند. ترویج مذهب تشیع، ظلمستیزی، مداحی و مرثیهسرایی اهل بیت علیهمالسلام، پند و اندرزهای حکیمانه، نگرشی متعالی به جهان هستی و زبان شیوا و شیرینش، مهمترین ویژگیهای ماندگاری شعر اوست. محققان، علت تخلص او را به «کسایی» برگرفته از مذهب شیعی او و برداشتی از حدیث شریف کسا میدانند. از وضعیت زندگانی این شاعر حکیم، نه تنها منابعی در دست نیست، بلکه از مجموعه دیوان اشعارش نیز ۳۰۰۰ بیت باقی مانده است. در قرن چهارم و پنجم هجری که تعصبهای شدید مذهبی میان فرقههای گوناگون وجود داشت، سخن از مدح امیرمؤمنان علی (ع) و فرزندان او، کاری آسان به نظر نمیرسید. این کار، ایمانی راسخ و شهامتی کمنظیر میطلبید که کسایی از آن برخوردار بود. دیوان کسایی مروزی تا نیمۀ قرن ششم هجری موجود و معروف بوده، ولی بعدها همانند هزاران گنج ادب و دانش به تاراج روزگار رفته است. آنچه اکنون از اشعارش باقی مانده، شامل دو قصیده، چهار غزل و ۲۵ قطعۀ چند بیتی است. عوفی مینویسد: «بیشتر اشعار او در زهد و وعظ است و در مناقب اهلبیت نبوت». او در جای دیگری آورده است: «همۀ دیوان او، مدایح و مناقب حضرت مصطفی و آل اوست». تصویرسازی، احاطه بر قرآن و حدیث، توجه به طبیعت، دلسوختگی از ستمهایی که بر خاندان رسول شده و بیزاری از دشمنان این خاندان، ویژگیهایی است که اشعارش را ممتاز میسازد. نخستین سوگنامۀ عاشورایی در زبان فارسی، بهنام کسایی مروزی ثبت شده است. کسایی با بیان مناقب خاندان پیامبر و سرودن مراثی برای شهدای این خاندان که همواره مورد ستم و آزار بنیامیه و بنیعباس بودند، همدردی مردم ایران با آن خاندان را باز گفته است. قصیدۀ مسمط او کهنترین سوگنامۀ ماجرای کربلاست. از اشعار موجود کسایی پیداست که او از استادان مسلم عهد خود بوده و در ابداع مضامین و بیان معانی و توصیفات و ایراد تشبیهات لطیف طبیعی، مهارت و قدرت بسیار داشته است. کسایی گذشته از توصیفات و مدایح شیوایی که ساخته، در موعظه و حکمت هم نخستین شاعری است که توانست به مراحل مهمی از پیشرفت نایل شود و در حقیقت این نوع از شعر را در پایان قرن چهارم هجری به کمال رساند و مقدمۀ شاعرانی چون ناصر خسرو قبادیانی شد.
تاریخ ادبیات در ایران (۱ /۴۴۱- ۴۴۹).