کمالالدین اصفهانی، ابوالفضل اسماعیل بن جمالالدین محمد بن عبدالرزاق (مقتول ۶۳۵ ق) از ادیبان و شاعران نامدار و آخرین قصیدهسرای بزرگ ایران در قرن هفتم هجری است. چون در خلق معانی تازه و مضامین بکر دقت و باریکاندیشی داشت به «خلاقالمعانی» معروف شد. وی در اصفهان به دنیا آمد و از جوانی به سرودن شعر پرداخت. کمال علاوه بر باریکاندیشی و دقت در خلق معانی در التزامات دشوار و به تقید آوردن ردیفهای مشکل نیز مشهور است. وی آخرین قصیدهسرای بزرگ ایران در دورۀ مغول است. خاندان آل صاعد، اتابکان فارس و امرای طبرستان و همچنین جلالالدین منکبرتی را مدح گفته است. کمالالدین در فقه، اصول و ادبیات عرب تبحر داشت و از بیشتر علوم عصر خود آگاه و در حکمت، طب، ریاضیات بهویژه هندسه ماهر بود و در اشعار خود اصطلاحات علمی بهکار میبرد. وی مانند پدرش شاهان معاصر و بزرگان بسیاری را مدح گفت. کمالالدین در قصاید عرفانی پیشرو سعدی بود و قصاید عرفانی سعدی مکمل قصاید اوست. در پایان عمر به عرفان روی آورد و مرید شیخ شهابالدین سهروردی شد و خانقاهی برای خویش اختیار کرد. بعد از واقعۀ قتلعام اصفهان، کمالالدین اصفهانی در خانقاهی که برای خود در بیرون شهر فراهم کرده بود، گوشۀ عزلت گرفت و دو سال در آن خانقاه بسر برد و اهل شهر و محلات به احترام و اعتمادی که نسبت به کمالالدین داشتند: «رخوت و اموال را به زاویۀ او پنهان کردند و آن جمله در چاهی بود در میان سرای، یک نوبت مــغــول بـچـهای کمان در دست به زاویه کمال درآمده سنگی بر مرغی انداخت، زهگیر از دست او بیفتاد، غلتان به چاه رفت، به طلب زهگیر سر چاه را بگشادند و آن اموال بیفتند و کمال را مطالبۀ دیگر اموال کردند تا در شکنجه هلاک شد». قبل از آنکه صیت شهرت حافظ در مناطق پارسی زبان به اوج کمال برسد، ایرانیان و پارسیزبانان از دیوان کمالالدین اصفهانی که قدمت و تقدم شهرت داشت، فال میگرفتند و حتی بعد از مشهور شدن حافظ نیز اگر احیاناً دیوانش در دسترس نبود، مانعی نمیدیدند که دیوان کمال را به منظور تفأل مورد استفاده قرار دهند. از آثارش میتوان رسالۀ القوسیه؛ دیوان شعر، شامل قصاید، مقطعات، غزلیات و چند مثنوی را نام برد. کمالالدین اسماعیل به استادی و مهارت در آوردن معانی دقیق شهرت دارد.
آتشکدۀ آذر (۳/ ۹۸۰- ۱۰۰۷)؛ تاریخ ادبیات در ایران (۲/ ۸۷۱- ۸۷۷)؛ تذکرةالشعراء (۱۶۲- ۱۷۰).