محمودی خوانساری، محمود (۱۳۱۳-۱۳۶۶ ش) خوانندۀ آواز و تصنیفهای كلاسیك ایرانی و در واقع، هنرمندی همطراز با چهار خوانندۀ برنامۀ گلها (بنان، شهیدی، قوامی و گلپایگانی). او در خانوادهای از روحانیت سنتی شهر خوانسار و با صدای خوش موروثی متولد شد. تحصیلاتش را در فضای سنتی مکتبخانههای خوانسار ادامه داد. در موسیقی، خود آموخته بود و هنرش را با شنیدن صفحههای استادان آواز، فرا گرفته بود. از سال ۱۳۳۷ ش در رادیو شیراز و بعد از آن در رادیو تهران، فعال شد و به عنوان خوانندهای با استعداد و پُر احساس و دارای بیانی شكوهمند و سرشار از حس عارفانه، بین اهل موسیقی شهرت یافت. هنر او، مورد توجه داوود پیرنیا قرار گرفت و به اشارۀ پیرنیا، ارجمندترین تكنوازان گلها از جمله مرتضی محجوبی و فرهنگ شریف، پرویز یاحقی و رضا ورزنده با او برنامههایی را ضبط كردند كه از ماندگارترین آثار برنامۀ گلهاست. او بعدها دورۀ اوج خود را همراه با اسدالله ملك و حبیبالله بدیعی گذراند و برنامههای بسیاری از هنر آوازخوانی را ضبط کرد. محمودی خوانساری بهندرت تصنیف و آهنگ ترانه میخواند و آنچه را كه خوانده، حاكی از سلیقۀ عالی و سخت پسند اوست. وی همچنین در پایان هر برنامۀ آوازی، ملودیهایی را انتخاب میكرد و در قالبهای ضربی، با ابتكارهای مخصوص به خود میخواند. نه تنها صدا و بیان هنرمندانۀ محمودی خوانساری، بلكه روش زندگی او كه سرشار از شوریدگی عارفانه و پرهیزكاری و رنج و ریاضت بود، در نسل خود، نمونهای ارائه داد كه نظیری نداشت و همان زندگی سرشار از رنج و ریاضت، سبب تأثیرگذاری آوازهایش بین مردم و میان موسیقیدانان شد. او در انتخاب شعر نیز وسواس فراوان به خرج میداد و اشعاری را انتخاب میكرد كه محتوای آنها، بیانكنندۀ غمهای او و گویای زبان حال درونی وی بود. او خود را مدیون برنامۀ گلها و سرپرستی داوود پیرنیا و هوشنگ ابتهاج میدانست و معتقد بود كه برای هنرمندانی مثل او كه به تلویزیون و سینما و كاباره و درآمدهای كلان اعتنایی نداشتند و دنبال بیان روحیۀ عارفانۀ خود بودند، برنامۀ گلها تنها جایی بود كه پناهگاه اینگونه هنرمندان صوفی مسلك بوده و هنر آنها را در جایگاهی مناسب و ارزشمند معرفی میكرد. از اینرو، گلها و محمودی، در شهرت یکدیگر سهیم بودند. از هنر آوازخوانی محمودی خوانساری آثار متعددی منتشر شده است. بیشتر این آلبومها از برنامۀ گلها و بعضی از آنها، برنامههای خصوصی او در منزل دوستانش هستند كه گاه از غم و اندوهی بسیار عمیق و حالی بسیار عارفانه با بیانی بلیغ و برازنده، حكایت میكنند. زندگی او كه در فقر و تجرد سپری میشد، بعد از انقلاب ۱۳۵۷ ش و خانهنشینی هنرمندان، تبدیل به یك تراژدی تمام عیار شد و او آخرین برنامۀ آوازی خود را در پاییز ۱۳۵۷ ش همراه سهتار احمد عبادی از رادیو تهران خواند. از آن پس، بیماریهای مختلف، انزوا، فقر مالی و محرومیت از خواندن، او را از پای درآورد. درحالی كه هنوز، بزرگترین استادان نسل قبلی گلها كه حیات داشتند، او را به هنرمندی ستایش میكردند. شرح زندگی او در کتاب مرغ شباهنگ، نوشتۀ حمید بحرینی (تهران، فکر روز، ۱۳۷۶ش) منتشر شده است. از آثار منتشر شدهاش میتوان «آواز محمودی خوانساری»، (یک نوار کاست)، تهران، سروش، ۱۳۷۷ش را نام برد.