فکور، کریم (تو ۱۳۰۴ ش) در مشهد به دنیا آمد. تحصیلات ابتدایی را در دبستان امیراتابک و اول متوسطه را در دبیرستان رازی (فرانکو پرسان) و سال دوم را در دبیرستان شرف و ۱۵ بهمن تهران به پایان رساند. از آن پس به تحصیل در رشتۀ حقوق پرداخت و به اخذ کارشناسی موفق شد، آنگاه در بانک بازرگانی به کار پرداخت. فکور همزمان با تحصیل در دانشکدۀ حقوق، همکاری خود را با مطبوعات آغاز کرد و به نوشتن مقاله و ترجمۀ نوول و قطعات شعر پرداخت و اولین روزنامهای که آثارش را به چاپ رساند، روزنامۀ روز رستاخیز ایران بود که به مدیریت ایراندخت تیمورتاش و سردبیری پارسا تویسرکانی اداره میشد و پارسا، فکور را به شعر و شاعری تشویق کرد. وی از شاعران خوش ذوق و هنرمندی است که آثارش در روزنامههای تهران انتشار مییافت و چندی نیز با روزنامۀ توفیق همکاری میکرد و آثار خود را با نامهای مستعار «شیطان»، «فتنه»، «سخنچینی» و «فکلی» منتشر میساخت و چون به موضوعات انتقادی و طنزآمیز علاقه داشت، در سلک شاعران فکاهیپرداز درمیآید و در این زمینه خود را مدیون راهنماییهای ابوالقاسم حالت و پرویز خطیبی، دو شاعر طنزگو و فکاهیسرا میداند. آشنایی با این دو شاعر موجب شد که او نیز به ترانهسرایی و سرودن قطعات فکاهی روی آورد و به این منظور ترانههایی برای رادیو و تئاتر ساخت که خوانندگان چندی آنها را اجرا کردند. فکور در نظم انواع شعر توانایی و مهارت کامل داشت و نیز در ساختن تصنیف توانایی دارد که این توصیفها در برنامههای رادیویی و فیلمهای ایرانی مورد استفاده قرار گرفته است. از میان ترانههای او میتوان «نازنین من»، «یک شب دلم خواهد که مهمانت کنم»، «ساغر شکسته»، «این روزا یک دل چون آینه پیدا نمیشه»، «آتشنشانی»، «مونس جان آمد»، «سفر کنم تنها روم تنها ره صحرا روم»، «اپرای تخت جمشید، اپرای شهر بابل»، «دیگر هرگز»، «الهۀ ناز»، «اشکها و لبخندها» و دهها ترانۀ دیگر را نام برد. فکور در نگارش سناریو برای استودیوهای فیلمبرداری فعالیت زیادی کرد و در این راه موفق بود و از برخی سناریوهای او فیلم ساخته شد. از آثارش میتوان تک مضراب (مجموعه اشعار و قطعات فکاهی)؛ بوسههای گمشده،؛ به سوی مردم؛ ترانههای فکور؛ ویزا برای کاراکاس (ترجمه)؛ گلبانگ آسمانی (ترجمۀ قرآن منظوم) و ترجمه به زبان ایتالیایی کتاب فتنۀ دشتی را نام برد.
سخنوران نامی معاصر ایران (۴/ ۲۷۲۹- ۲۷۳۳).