گلهای رنگارنگ ۵۳۳

PROGRAM INFO

دستگاه یا آواز: شور
اسم برنامه رادیو: گلهای رنگارنگ

DESCRIPTION

گلهای رنگارنگ

برنامه شماره ۵٣٣

Çãá ÔÏ

گوینده ناشناس مرد:

پانصدو سی و سومین برنامه گلهای رنگارنگ، در این برنامه اركستر گلها اثری از حبیب الله بدیعی را در دستگاه شور آمیخته با كلامی از بپژن ترقی و صدای گرم الهه به سمع می رساند، آواز این برنامه را محمودی خوانساری با همكاری حبیب الله بدیعی، مجید نجاهی و جهانگیر ملك اجرا می نمایند، اشعار متن برنامه از حافظ و عماد خراسانی، گوینده فیروزه امیرمعز.

دکلمه: فیروزه امیرمعز

ساقی بیا كه یار ز رخ پرده بر گرفت كار چراغ خلوتیان باز در گرفت

آن عشوه داد عشق كه مفتی ز ره برفت وان لطف كرد دوست كه دشمن حذر گرفت

بار غمی كه خاطر ما خسته كرده بود عیسی دمی خدا بفرستاد و بر گرفت

غزل : (حافظ)

***

ترانه : الهه در دستگاه شور می خواند

تا كی چنین دمساز دل دیوانه شدن

تا كی از این میخانه به آن میخانه شدن

در چشم او بیگانه تر از بیگانه شدن

در میان كسان اشك دیده نهفتن

تا به نیمه شب از سوز سینه نخفتن

تا كی زغم خار ستم در قلب خود شكستن

از موی او آشفته تر شب تا سحر نشستن

تا كی سر مینای می با یاد او گشودن

دور از لبش جان دادن و لب را ز شكوه بستن

یا ای خدا صبرم بده تا با غم عشق او بسازم

یا مهر آن مه را فزون كن

یا طاقت رنجم بده تا جان در این شعله ها ببازم

یا عشق من از دل برون كن

تا كی چنین دم ساز دل دیوانه شدن

تا كی از این میخانه به آن میخانه شدن

در چشم او بیگانه تر از بیگانه شدن

در میان كسان اشك دیده نهفتن

تا به نیمه شب از سوز سینه نخفتن

(بیژن ترقی)

***

دکلمه: فیروزه امیرمعز

تو كه یك گوشۀ چشمت غم عالم ببرد جور باشد كه تو باشی و مرا غم ببرد

پاكبازی كه تو خواهی نفسی بنوازیش نه عجب باشد اگر صرفه ز عالم ببرد

آنكه بر دامن احسان تواش دسترسی است به دهان خاكش اگر نام ز حاتم ببرد

رنج عمری همه هیچ است اگر وقت سفر رخ نماید كه مرا با دل خرم ببرد

من ننالم ز تو لیكن نه سزا هست كسی درد با خود ز در عیسی مریم ببرد

غزل : (عماد خراسانی)

***

ستاره ای بدرخشید و ماه مجلس شد دل رمیدۀ ما را انیس و مونس شد

نگار من كه به مكتب نرفت و خط ننوشت به غمزه مساله آموز صد مدرس شد

به بوی او دل بیمار عاشقان چو صبا فدای عارض نسرین و چشم نرگس شد

كرشمۀ تو شرابی به عاشقان پیمود كه علم بی خبر افتاد و عقل بی حس شد

آواز : محمودی خوانساری در دستگاه شور می خواند

ستاره ای بدرخشید و ماه مجلس شد دل رمیدۀ ما را انیس و مونس شد

به بوی او دل بیمار عاشقان چو صبا فدای عارض نسرین و چشم نرگس شد

كرشمۀ تو شرابی به عاشقان پیمود كه علم بی خبر افتاد و عقل بی حس شد

ستاره ای بدرخشید و ماه مجلس شد دل رمیدۀ ما را انیس و مونس شد

غزل : (حافظ)

***

دکلمه: فیروزه امیرمعز

ساقی بیا كه یار ز رخ پرده بر گرفت كار چراغ خلوتیان باز در گرفت

آن عشوه داد عشق كه مفتی ز ره برفت وان لطف كرد دوست كه دشمن حذر گرفت

بار غمی كه خاطر ما خسته كرده بود عیسی دمی خدا بفرستاد و برگرفت

غزل : (حافظ)

***

ترانه : الهه در دستگاه شور می خواند

تا كی چنین دم ساز دل دیوانه شدن

تا كی از این میخانه به آن میخانه شدن

در چشم او بیگانه تر از بیگانه شدن

در میان كسان اشك دیده نهفتن

تا به نیمه شب از سوز سینه نخفتن

تا كی ز غم خار ستم در قلب خود شكستن

از موی او آشفته تر شب تا سحر نشستن

تا كی سر مینای می با یاد او گشودن

دور از لبش جان دادن و لب را ز شكوه بستن

یا ای خدا صبرم بده تا با غم عشق او بسازم

یا مهر آن مه را فزون كن

یا طاقت رنجم بده تا جان در این شعله ها ببازم

یا عشق من از دل برون كن

تا كی چنین دم ساز دل دیوانه شدن

تا كی از این میخانه به آن میخانه شدن

در چشم او بیگانه تر از بیگانه شدن

در میان كسان اشك دیده نهفتن

تا به نیمه شب از سوز سینه نخفتن

(بیژن ترقی)

***

گوینده ناشناس مرد:

این بود گلهای رنگارنگ برنامه شماره ۵٣٣

***

نام برنامه: گلهای رنگارنگ

شماره برنامه: ۵٣٣

ترانه سرا: بیژن ترقی

سرایندگان غزل و یا شعر آواز: حافظ

مطلع ترانه: تا كی چنین دم ساز دل دیوانه شدن

مطلع غزل یا شعر آواز: ستاره ای بدرخشید و ماه مجلس شد

TRANSCRIPT

See English side for transcripts See Persian side for transcripts

NOTES

View Notes