در آخرین لحظه

FILM INFO

سینما: الوند, اروپا, کیهان, مارلیک, میامی, سیلوانا, سیلورسیتی, نیاگارا
تهیه کننده: نعمت الله رفیعی
هنرمند: رضا بیک ایمانوردی, نادره, منوچهر وثوق, علی دهقان, افروز, ذبیح ذبیح پور, نعمت الله گرجی, طاووس, نریمان شیری فرد, مهری ودادیان, جلال موسوی, منوچهر پوراحمد, فرهاد حمیدی, امیر, مافی
کارگردان: ناصر محمدی
فیلمبردار: حمید مجتهدی
آهنگساز: حسین واثقی
نوازندگان: روبیک منصوری
امور فنی: استودیو مهرگان فیلم
چاپ و لابراتوار: ذبیح الله غلامی
ترانه سرا: مسعود هوشمند
خواننده آواز/ ترانه: عهدیه, سپهر
دستیار فیلمبردار: منوچهر فرزانه
چهره پردازان (گریم): مسعود ولدبیگی
تدوینگر : حمید مجتهدی
فیلم نامه نویس: احمد نجیب زاده
صدابردار: حسین بدیعی
افکت : میرزا گودرزی
محصول: استودیو مهرگان فیلم
شرکت پخش: سازمان سینمایی پانوراما
متصدی برق: فرامرز, هدایت
مدیر تهیه و تدارکات: مصطفی مظاهری
دستیار کارگردان: وحید مجتهدی
عکاس: مشکوة
سال: ۱۳۵۲

SCENARIO

فرهاد (منوچهر وثوق) و طاهر (رضا بیک ایمانوردی) دو دوست و شریک هستند که کاباره ای را اداره می کنند. فرهاد در سفر به شمال با نازی (افروز) آشنا و به او علاقه مند می شود. نازی صدای گرمی دارد و محمود (منوچهر پوراحمد)، که کاباره دار رقیب فرهاد و طاهر است، می کوشد نازی را در کابارۀ خود استخدام کند. فرهاد برای استخدام چند خواننده به اروپا می رود و در آنجا بر اثر تصادف یک دست خود را از دست می دهد. فرهاد که می داند نازی او را نخواهد پذیرفت مدتی در اروپا می ماند تا شاید نازی را فراموش کند. نازی که خبری از فرهاد ندارد در کابارۀ محمود مشغول به کار می شود؛ اما در لحظه ای که محمود قصد اغفال او را دارد طاهر سر می رسد و از او حمایت می کند. نازی که از شراکت و دوستی طاهر و فرهاد بی خبر است در کابارۀ طاهر مشغول کار می شود. طاهر به تدریج به نازی علاقه مند می شود، و نازی اعلام می کند که کماکان فرهاد را دوست دارد. طاهر فرهاد را می یابد و نزد نازی می برد. نازی برای آنکه ثابت کند از افراد معلول نفرت ندارد مصمم است دست خود را با تبر قطع کند؛ اما طاهر در آخرین لحظه سر می رسد و او را از این کار باز می دارد.