پیمان دوستی

FILM INFO

فیلم نامه نویس: مهدی رئیس فیروز
سینما: دیانا, دیاموند, ایران, پارک
هنرمند: روانبخش, رویا, علی تابش, ابراهیم بیک خان, غیاثوند, َعشقی, بختیار, توفیق, قدرت, وفا کیش, قاسم, حسن رضایی, مهین دیهیم (کبری رجایی), ژاله علو
آهنگساز: مجید وفادار, اسفندیار منفردزاده
ترانه سرا: نظام فاطمی, بامداد, ناصر رستگارنژاد
فیلمبردار: مهدی امیرقاسم خانی, واهاک وارطانیان, ناصر رفعت
کارگردان: مهدی رئیس فیروز
دستیار فیلمبردار: آراکل باباخانیان
امور فنی: شرکت تورنگ
رقص : نادیا, سامیه جمال
چاپ و لابراتوار: غلامعلی ناظری
مدیر تهیه و تدارکات: جمشید
سازندگان دکور: علی زمان دلپذیر
چهره پردازان (گریم): علی زمان دلپذیر
تهیه کننده: شاهرخ رفیع
محصول: میدل ایست اینترناشنال فیلم
صدابردار: فرامرز رسولی
خواننده آواز/ ترانه: ایرج, روانبخش
سال: ۱۳۳۹
ژانر: خانوادگی

SCENARIO

حمید (غلامعلی روان بخش) تصمیم دارد به دلیل فقر و نداری خود را در رود کارون غرق کند. او منصرف می شود و جوان فقیری به نام منصور (علی تابش) او را به زندگی امیدوار می کند. آن دو پیمان می بندد که در هر وضع و موقعیتی به یکدیگر مساعدت کنند و دست هم را بگیرند. هر دو به تهران می روند، و حمید آرزو می کند که صاحب آکوردئونی بشود. شب هنگام، که حمید در خواب است، منصور برای ربودن آکاردئونی به مغازه ای می رود و دستگیر و به شش ماه حبس محکوم می شود. حمید که گمان می کند منصور او را ترک کرده سر راه زن هوسبازی به نام نسرین (ژاله علو) قرار می گیرد. نسرین به حمید پناه می دهد و چندی بعد با او ازدواج می کند. منصور از زندان آزاد می شود و حمید را می یابد، اما حمید پیمانی را که در ایام فقر و نداری با او بسته را فراموش می کند و به خواست نسرین او را طرد می کند. منصور با خوانند‌هٔ ولگردی به نام گلی، معصومه (مهین دیهیم) آشنا می شود و با او ازدواج می کند. در روزهایی که نسرین به حمید خیانت می کند و به دوستش بیژن (ابراهیم بیک خان) به عیاشی می پردازد، گلی و منصور با رختشویی و آب حوض کشی امرار معاش می کنند، تا اینکه با یافتن کیف پولی، که به صاحبش بازمی گرداند و دریافت مژدگانی مغازه کوچکی دایر می کنند، و به تدریج به کارشان رونق می دهند. بیژن باعث می شود که یک پای حمید در اسکی بشکند و در بیمارستان آن را قطع کنند. نسرین شوهرش را از خانه بیرون می کند، و مدتی بعد خود نیز به افلاس می افتد. حمید سر راه منصور قرار می گیرد و به او پناه می دهد. مدتی بعد منصور با نسرین رو به رو می شود و او را سراغ شوهرش می فرستد.